در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «پسرها پسرند» از کشور رومانی

زبان بدن و دلالت های رها شده

رسول نظرزاده- در هشتمین روز از سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر، نمایش "پسرها پسرند" به کارگردانی فرنس فهر از کشور رومانی در بخش بین الملل جشنواره و در تالار مولوی به روی صحنه رفت. نمایشی متکی بر حرکات بدنی.

اجرای « پسرها پسرند» طبق روال چند سال اخیر جشنواره تاتر فجر در بخش بین الملل ، نوعی تاتر/ بدن / رقص را به نمایش می گذارد. تاتری که تکیه ی اصلی خود را بر بیان بدنی اجراکننده می گذارد و می کوشد با همراهی موسیقی افکتیو و مدرن به فضا سازی و نگاهی تاویل گرایانه دست یابد . انگار بدن ها ، نقش ها و نشانه هایی را در فضا ترسیم می کنند تا تماشاگر بتواند دلالت هایی از آن ها را در ذهن خود  بسازد. این گونه اجراها بیش از همه برگسترش مفهوم سازی در حرکات جسمی تاکید دارند. انگاردیگر کلام تمام شده وحضور فیزیکال آدم ها تنها حرف باقیمانده ست.ناگفته پیداست که این گونه ی تازه ی تاترکه نیاز چندانی به دکور و ابزار صحنه ندارد و هزینه ی زیادی هم برای جشنواره ایجاد نمی کند ، با جمع کوچکی می توان این آثار را اجرا کرد و هنوز نمونه ای پرطرفدار در چند ساله ی برگزاری جشنواره ای تاتر فجر به شمار می رود.( کاش جشنواره بتواند این گونه اجراها را در بخش ویژه ای از جشنواره به مسابقه بگذارد تا تماشاگر از ابتدا بداند به دیدن چه اجرایی می رود.)

با این همه، نمایش هایی با حرکات بدنی صرف نمی توانند توقع تماشاگر تاتری ایران را که سال هاست چشمش از دیدن تاترهای جدید دنیا محروم بوده برآورده کنند. برخلاف تصور رایج در ایران این گونه حرکات بدنی بر ایده های معنایی و شاعرانه و یا هستی شناختی پایه گذاری نشده اند بلکه مسایل روزمره و موقعیت های محدود را در کنار هم قرار می دهند.

 همچنین باید گفت حرکات بدنی این نمایش سعی در ترکیب و به روز کردن حرکات موزون نمایشی بومی کشور رومانی در اجرایی مدرن ندارد. استودیو« ام» که فرنس فهر از سال 2013 طراح رقص آن بوده است در رومانی به شکل کلی به یافتن فرم های تازه بیان بدنی و حرکتی نو با نگاهی جهانی می پردازد که اغلب ازدل تمرین هاو ورک شاپ ها بیرون می آید. 

در نمایش « پسرها پسرند» نیز شاهد حرکات بدنی  و نمایشی در شکل کلی و جهانی آن هستیم. انگار دیالوگ و سخن گفتن با هم در اینجا دیگربه پایان رسیده ، سه نفر مرد با کت و شلوار رسمی وسط یک مربع سفید به شکل خطی و کمی بعد مثلثی ایستاده اند. این فضای محدود و مردانه اندک اندک آن ها را در موقعیت های گوناگون قرار می دهد. آن ها درابتدا در ظاهر رفتاری محترمانه  و سنجیده با هم دارند اما به تدریج نقاب هایشان کنار می رود و خطوط بر هم می ریزد. بازی «قدرت» و «مالکیت» و «تسلط بر دیگری» خود را نشان می دهد. هرکس می کوشد فضای بیشتری در تسخیرخود داشته باشد یا دیگری را تحت کنترل خود بگیرد. این وضعیت به زودی موجب به وجود آمدن تنش میان سه نفر می شود. حوزه ی ایستادن وحرکات هر یک ،خطوط گوناگونی را طی می کند و حالت تهاجمی به خود می گیرد.  حرکات بدنی به زودی به حرکات نمایشی هنرهای رزمی بدل می شود. حرکاتی ترکیبی که دو نفر بر ضد یک نفر و یا یک نفر بر روی دونفر اجرا می کنند . موسیقی پرضرب و حرکات تند ونفس گیر، ضرباهنگ این بخش اجرا را بالا  برده است. در نهایت بازنده هر سه نفرخواهند بود که خسته روی زمین افتاده اند و نفس می زنند. در ادامه شاهد حرکات عصبی و تند در خود یا بر ضد دیگری همچون خود خوری، مسخره کردن، گیر افتادن و استیصال هستیم. در این بخش حرکات هنوزشکلی آزاد دارند و با نشانه شناسی معمول حرکات بدن در تضاد نیستند هر چند کمی اغراق شده به نمایش در می آیند. هنوز با نظریه « بدن بدون اندام»  دلوز و«آشنا زدایی» فرمالیسمی روبرو نیستیم و ازحرکات شرطی شده ی جسم انسانی خارج نشده ایم چنان که در حرکات بدنی اجراهای ترکیبی شرقی - غربی گروتفسکی و یوجینیو باربا دیده می شود که ذهن و جسم اجرا کننده را  به «عبور» از حد و مرزها و قالب های شرطی شده ی هدایت می کنند.

در مرحله بعد حرکات جسمی به روش های بدنی حرکات آزاد نزدیک می شود که نشانه هایی از میل به «گری» و «خروج» را نشان می دهند. گاه حرکات عروسک مانند و گاه به ابزارهایی مکانیکی با حرکاتی تکرار شونده شبیه می شوند که هر بار خروج از آن ها نیاز به مکث و تامل دارد. تلاش آن ها برای ایجاد هماهنگی و نزدیک شدن دو نفر با هم به طرد دیگری و درگیری مجدد می انجامد که به میزانس های مثلثی و چرخشی می رسد. کسی حاضر نیست کوتاه بیاید و محدودیت فضای خود را بپذیرد. راهی که در صورت پذیرش و هماهنگی ، به رقصی «میانه ی میدان» بدل خواهد شد که موجب «خروج» آن ها ازچارچوب مربع سفید سرنوشت شان خواهد شد. آنچه که در چند دقیقه ی انتهای اجرا دیده می شود ریتم مناسب موسیقی و هماهنگی حرکات موزون  سه نفر است که موجب می شود  درتابلوی پایانی  سه مرد را ببینیم که سرانجام در بیرون از چارچوب مربع سفید ایستاده اند.

حالت مرید - مرادی و ارباب- برده ای در حرکات سه مرد در برابر هم دیده نمی شود. همچنین حرکاتی حاکی از روی آوردن به نیروهایی فراتر و آسمانی یا تسلی بخش. از سویی روی آوردن به بی عملی وسکوت وسکون ِ شرقی«هیچ ملایم» نیزدیده نمی شود چنان که در حرکات ذن- بودیسم برای آزاد سازی جسم و روح دیده می شود. همه چیز در محدوده ای مشخص و روزمره ودر چارچوب روابط زندگی مدرن شهری دیده می شود از این رو موسیقی پر تنش افکتیونیز در هماهنگی با حرکات سه نقش پوش، فضای نمایش را انباشته است. موسیقی یکی از رکن های اصلی این گونه نمایشی به شمار می رود و همزمان شدن سه اجرا کننده  با ضربه های حسی آن ، نقش اساسی در زیباشناسی اجرا ایفا می کند.

درکاربرد نور بیشتر به نورموضعی از بالا ، برای روشن شدن مربع سفید و چند نوردر روی زمین از کنارها برروی حرکات سه مرد بسنده شده است. نورها حتی در هنگام «خروج» از مربع توسط سه مرد، نقش تلطیف کننده ندارند  و این تغییر بایک خاموش و روشن شدن ساده ی نور و بیرون مربع قرار گرفتن آن ها دیده می شود.

علی رغم حرکات پیچیده و بدن های آماده ی نقش پوش ها، هنوز برای جدی گرفتن این گونه ی تازه رقص / تاتر / بدن در ایران علاوه بر این که به مراکز آموزشی این شیوه های نمایشی با ترکیب و بازخوانی و بازسازی حرکات موزون نمایشی ایرانی که از بخش های مختلف نقاط کشور گرد آمده باشند داریم که به توجه بیشتر به ایده های خلاقانه و عمیقی  - که خوشبختانه در ادبیات و هنر ایران فراوان یافت می شوند- داریم تا شاید بتوانیم به زبان نمایشی بدنی- بومی- جهانی دست یابیم و در این شیوه حرفی برای گفتن داشته باشیم.

رسول نظرزاده

عضو کارگروه نقد سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر




نظرات کاربران