در حال بارگذاری ...

تئاتر مستقل: تابستان خود را با برنامه شروع کنید!

مهرداد رایانی مخصوص-مصطفا کوشکی با نمایشِ آخرش "رومئو و ژولیت" نشا ن داد که تلاش و موفقیتش در نمایش قبلی "رویای شب نیمه‌ی تابستان" از روی شانس و اقبال نبوده، بلکه این همه نتیجه‌ی‌ ممارست و تلا‌ش‌هایِ مستمرش بوده است. گمان می‌کنم مهمترین دلیلِ موفقیتِ کوشکی در این دو سال فعالیت‌ِ تئاتریش در چند حوزه قابل تامل باشد که فهرست‌وار برشمرده می‌شوند تا هم مشوق او شوند و هم راه برای دیگران هموارتر عینیت یابد : ۱- کوشکی عزیز انگیزه‌ی کافی و وافی برای حیاتِ تئاتریش دارد. این انگیزه آن‌قدر زیاد است که موجب شده تا خانه به دوشی را رها کرده و خود و اطرافیانش را صاحبِ خانه‌ای به نامِ "تئاتر مستقل" کند؛ تئاتری که حیاتِ اجتماعی و فرهنگی او را شکل داده و در این راستا برنامه هم دارد؛ مجموعه‌ای از اقدام‌های تئاتری و ساختِ یک گروه از مخاطبانِ ویژه در (الف) امر دیدن و (ب) یاد گرفتن. اولی را با ارایه‌ی آثار نمایشی و دومی را با برگزاری کلاس‌ها و کارگاه‌هایش فراهم آورده است. این انگیزه چیزی است که متاسفانه کمتر

مصطفا کوشکی با نمایشِ آخرش "رومئو و ژولیت" نشا ن داد که تلاش و موفقیتش در نمایش قبلی "رویای شب نیمه‌ی تابستان" از روی شانس و اقبال نبوده، بلکه این همه نتیجه‌ی‌ ممارست و تلا‌ش‌هایِ مستمرش بوده است. گمان می‌کنم مهمترین دلیلِ موفقیتِ کوشکی در این دو سال فعالیت‌ِ تئاتریش در چند حوزه قابل تامل باشد که فهرست‌وار برشمرده می‌شوند تا هم مشوق او شوند و هم راه برای دیگران هموارتر عینیت یابد :

  1. کوشکی عزیز انگیزه‌ی کافی و وافی برای حیاتِ تئاتریش دارد. این انگیزه آن‌قدر زیاد است که موجب شده تا خانه به دوشی را رها کرده و خود و اطرافیانش را صاحبِ خانه‌ای به نامِ "تئاتر مستقل" کند؛ تئاتری که حیاتِ اجتماعی و فرهنگی او را شکل داده و در این راستا برنامه هم دارد؛ مجموعه‌ای از اقدام‌های تئاتری و ساختِ یک گروه از مخاطبانِ ویژه در (الف) امر دیدن و (ب) یاد گرفتن. اولی را با ارایه‌ی آثار نمایشی و دومی را با برگزاری کلاس‌ها و کارگاه‌هایش فراهم آورده است. این انگیزه چیزی است که متاسفانه کمتر در قشر جوان دیده می‌شود؛ انگیزه‌ای که به عمل بنشیند و دستان را بر زانوان بنشاند و به یک تصمیمِ عملی بینجامد؛
  2. کوشکی جان، تمایلِ وافری برای دیده شدن و عرضه کردنِ تولیداتش دارد و از این روست که اجراهایش را متناسب با خواستِ تماشاگر پیش می‌برد. آثارش آنقدر وجه فرهنگی و تفاخر دارند که هرگز نمی‌توان بازار، درآمد و ... را به آن‌ها وصله کرد. نمایش‌های کوشکی سرشار از دیدن است؛ یعنی آنقدر گرد آورده و عناصرِ دیدنی دارد تا ببینیم. لحظه به لحظه، این دیدن هم تو را به عنوانِ تماشاگر تشنه‌ی لحظاتِ بعد می‌کند و هم حظِّ کافی و وافی را برایت به ارمغان می‌آورد. کوشکی تمایلِ وافری دارد تا آثارش دیده شوند و به همین دلیل، دیدنی کار می‌کند. همواره نکاتی پر نغز، شاعرانه و بکر برای دیده شدن عرضه می‌کند و به همین دلیل است که تمامِ وجوه اجرایی در نمایش‌هایش و از جمله همین نمایش آخر، موردِ توجه قرار می‌گیرد. لباس، دکور، گریم، آکسوسوآر، نور، موسیقی و سرانجام بازیگر. کوشکی برای دیده شدنِ نمایش‌هایش خِسَت به خرج نمی‌دهد و کم نمی‌گذارد. اتفاقن باید از آن‌هایی که می‌گویند تئاتر خصوصی باعثِ نابودی دکور و لباس و... شده، پرسید که چگونه در آثار کوشکی – و برخی دیگر – تاثیر معکوس داشته و برتری‌هایی را شکل گرفته است؟! نگاه کنید به آثارِ قبلی همین کوشکی عزیز در بیرون از تئاتر مستقل و قیاس کنید آن‌ها را با آثارِ خودش در تئاتر مستقل. قطعن توجه ذکر شده مشهود است؛ زیرا کوشکی میلِ وافری دارد تا نمایش‌هایش دیده شوند؛
  3. کوشکی عزیز برای دیده شدن و امرار معاش، برنامه‌ریزی دارد؛ یعنی باری به هر جهت، هر چه پیش آید خوش آید، برایش مصداق ندارد. یادم می‌آید که مدتی قبل با مجید صالحی به دفتر او رفته بودیم؛ گمانم تابستان سال پیش بود. هنرمند شناخته شده‌ای به نزدِ او آمد تا برای رزروِ اجرایش با او صحبت کند. کوشکی عذرخواهی کرد و اگرچه خود را در برابر هنرمندِ ارزنده و شناخته شده‌ی محلِ بحث، شرمنده نشان می‌داد؛ اما صراحتن گفت که برنامه‌هایش تا پایان سال معلوم است و شرح داد که با هر یک از آن‌ها چه "مقصود" و "منظری" را پیش می‌برد و حاضر نیست کوتاه بیاید و از برنامه‌هایش دست بکشد. او می‌گفت برنامه‌هایم باید محقق شوند و باید بودجه‌ی این اقدام‌ها را هم تامین کرد. کوشکی هیچ تعارفی نکرد؛ حتی هنرمندِ مذکور را به عنوانِ ذخیره‌ هم قرار نداد؛ زیرا تحققِ برنامه‌هایش، اولی و ارجح بود و حاضر نبود یک نشتی کوچک هم در آن‌ رخ دهد. من بررسی نکردم که آیا برنامه‌هایش به شکلِ 100 درصد تحقق یافت یا خیر؛ اما مهمترین نکته این بود که او برنامه داشت و به آن مجموعه تصمیم‌ها اعتقاد راستین و در راستای تحقق‌شان جلو رفت و چند موردی را هم دیدم که هزینه کرد و خوشبختانه عایدی هم برایش داشت. کوشکی متاثر از جریانِ روزآمد پیش نمی‌رود؛ اگرچه به روز است؛ اما باری به هر جهت و ویترینی عمل نمی‌کند. کنداکتور اجراهایش نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی دقیق و با اهدافِ از پیش مشخص دارد و کاسبی کردن اولی نیست؛ چیزی که اغلبِ تئاترهای خصوصی گرفتارش هستند و مخصوصن مجموعه‌های تئاتری که اتوبوسی تماشاگر را داخل و خارج می‌کنند و حتا فرصتِ دو دقیقه اندیشیدن را هم به آن‌ها نمی‌دهند و معیارِ اصلی‌شان پول شده است!
  4. کوشکی تیم دارد و کار گروهی را ارجح می‌داند. مجموعه‌ای از دوستان و خانواده‌اش دور او هستند و با هم کار فرهنگی می‌کنند و زندگی‌شان را نیز می‌گذرانند. برخی گله می‌کنند که این تئاتر خانوادگی است! سوال این است که مگر تئاتر خانوادگی بد است؟ یوجینو باربا سال‌هاست با همسر و یارانش هم کار فرهنگی می‌کند و هم درآمدزایی دارد و هم به علایقش می‌پردازد. آن طرف‌تر روبرتو لی‌پاج در کانادا و تورهای اروپایی و... با یارانِ ثابتش چه می‌کند؟ و بسیاری دیگر. این محدودیت نیست یا دایره ساختن یا... این یک کار گروهی است که اعضایش زبانِ هم را بهتر می‌فهمند و تلاش می‌کنند. اگر می‌گوییم "گروه"، نمونه‌ی خوبش همین تئاتر مستقل و اعضای ثابتش است که روز به روز هم بیشتر می‌شوند.

 

 

تمایل داشتم تا درباره‌ی نمایش "رومئو و ژولیت" آخرین اثر مصطفا کوشکی مطلبی بنویسم؛ اما حیف دیدم که نخست درباره‌ی تلاش‌هایش و استمرارش و این مجموعه عرق‌ریزانِ هدف‌مند نگویم. چندین کارگردان جوانِ دیگر به کوشکی به شرطِ تداومِ فعالیت‌ها و تعمق و تحققِ دوچندان، ماندگار خواهند شد.

مهرداد رایانی مخصوص- عضو کانون ملی منتقدان تئاتر 




نظرات کاربران