در حال بارگذاری ...
درباره نمایش «هدیه مرموز» به کارگردانی «یاسر خاسب»

عروسکی در فاصله تولد و مرگ

مهدی نصیری-«هدیه مرموز» با طراحی، بازی و کارگردانی یاسر خاسب که این روزها در تماشاخانه شهرزاد اجرا می شود، داستان تولد تا مرگ انسانی را روایت می کند که با عروسکی از دنیایی دیگر در ارتباط است. زبان بدن، یکی از مهمترین ابزارهای بیانگری تئاتر است و گرچه نمی توان در محدوده تئاتر امروز حوزه و عنصر خاصی از تئاتر را ارجح بر دیگر حوزه ها دانست. اما شکی نیست که از مهمترین عناصر نمایش بازیگر و بدن اوست. تئاتر امروز در جریان پیشرفت و تغییر در کیفیت عناصر مختلف توانسته تاثیر دیگر عناصر را در اجرا کاهش دهد و سعی دارد آن را در بدن و بازی بازیگرش خلاصه کند. تئاتر یاسر خاسب اجرایی است که داستان، صحنه، دکور و زبان را در بیانگری و قدرت حرکت خلاصه کرده است.

«هدیه مرموز» با طراحی، بازی و کارگردانی یاسر خاسب که این روزها در تماشاخانه شهرزاد اجرا می شود، داستان تولد تا مرگ انسانی را روایت می کند که با عروسکی از دنیایی دیگر در ارتباط است. زبان بدن، یکی از مهمترین ابزارهای بیانگری تئاتر است و گرچه نمی توان در محدوده تئاتر امروز حوزه و عنصر خاصی از تئاتر را ارجح بر دیگر حوزه ها دانست. اما شکی نیست که از مهمترین عناصر نمایش بازیگر و بدن اوست. تئاتر امروز در جریان پیشرفت و تغییر در کیفیت عناصر مختلف توانسته تاثیر دیگر عناصر را در اجرا کاهش دهد و سعی دارد آن را در بدن و بازی بازیگرش خلاصه کند. تئاتر یاسر خاسب اجرایی است که داستان، صحنه، دکور و زبان را در بیانگری و قدرت حرکت خلاصه کرده است. «یاسر خاسب» که طراح، نویسنده و کارگردان هدیه مرموز است، در مقام بازیگر این نمایش سعی دارد با بهره گیری از زبان بدن، مفهوم و موضوع مورد نظرش را بیان کند. کارگردان نمایش «هدیه مرموز»،  بازی را با حرکاتی کاملاً گویا و معلوم آغاز می کند و از حجمی فشرده و نامشخص که با بدن خود ساخته است، زیر نور موضعی قرمز رنگ، متولد می شود. در واقع ما در ابتدای نمایش شاهد تولد یک انسان در جهانی هستیم که با نور موضعی از دنیای دیگر جدا شده است. اما پس از تولد، نور تخت و یکدست زمینه صحنه را برای حضور یا زندگی این شخصیت در مقابل تماشاگر فراهم می کند. عمل نمایشی به عنوان مهمترین دلیل وقوع تئاتر، حاصل حضور بازیگر انسان نمایش در این بخش است. انسان زندگی اش را آغاز می کند تا آنجا که بسته ای (هدیه) از بالا توسط طناب برایش فرستاده می شود و حضور این هدیه که آدمک مرموز و ناشناخته ای است؛ تعلیق، عمل و داستان نمایش را امکان پذیر می کند.یاسر خاسب، تا به اینجای کار با تسلط و قدرت خوبی که بر بدنش دارد، به گونهای مطلوب توانسته وقایع ساده مورد نظرش را به تماشاگرش منتقل کند.  بدن آماده بازیگر به راحتی رشد و حرکت در صحنه زندگی را به ما نشان می دهد تا آنجا که یک آدم مرموز و عجیب را که شبیه عروسکی زنده  است، پیدا می کند. او به خوبی و با تسلط کامل به این عروسک جان می دهد. خاسب تنها با یک دست که در آستین عروسک قرار می دهد، تمام بدن عروسک را به خود می چسباند و به راحتی آن را به حرکت درمی آورد. حرکت های بازیگر هدیه مرموز از آن جهت زیبا، نمایشی و کاربردی است که تماشاگر براحتی حضور دو شخصیت را روی صحنه در حال حرکت باور می کند و می پذیرد. دو شخصیت در یک بدن در واقع هنر یاسر خاسب را به عنوان بازیگر نمایش از چند منظر می توان بررسی کرد، اما نخستین وجه بارز بازی او تبدیل کردن بدن به دو شخصیت متفاوت است. آدمک مرموز یا کودک درون شخصیت نمایش نه تنها کاملا با خود شخصیت متفاوت و متعارض است، بلکه حتی کنش نمایشی را به واسطه مبارزه مستقیم فیزیکی اش در روی صحنه به وجود می آورد. نشان دادن چنین کارکرد و اتفاقاتی با یک دست، کار نسبتا دشواری است که خاسب در نمایش اش بخوبی از عهده آن برآمده است. تسلط او بر حرکت و بدن به اندازه ای است که نه تنها در خلق دو شخصیت متفاوت موفق نشان می دهد، بلکه حتی با پیشرفت درگیری و تعلیق بیرونی نمایش، شخصیت دوم را که تنها از سوی یک دست او حرکت می کند، مسلط بر شخصیت اول (خودش) به نمایش می گذارد. خاسب حتی در پایان نمایش خود به دست عروسک کشته می شود و عروسک را مسلط و پیروز بر جنازه اش بازی می کند.

آدمک مرموز، شاید کودک درون یا شخصیت دوم این انسان است که همزمان با رشد او مبارزه اش را آغاز می کند و در کشمکشی مداوم و مستمر در زندگی او را از بین می برد. هدیه مرموز در فاصله میان تولد و مرگ شخصیت اش، مبارزه او با خود را به گونه ای تمام ناپذیر به نمایش می گذارد و شاید قصد دارد بر ناگزیر بودن شخصیت پس از کشف این هدیه در حوزه محتوای نمایشی اش تاکید کند. هر چند در این مسیر، پرداخت یا راهکار و شیوه دیگری وجود ندارد و موضوع و نه داستان دچار پیچش و چالشهای دیگر در ابعاد مختلف نمی شود، اما خود موضوع مبارزه انسان با دیگری در درون او می تواند محوریت موضوعی خوبی را شامل شود. هدیه مرموز در مدت کوتاه اجرایش، با حرکات بازیگر و نشان دادن یک مبارزه صرفا فیزیکی، سعی میکند تماشاگر را مجذوب خودش کند .

در صحنه چیزی جز یک درگیری فیزیکی را شاهد نیستیم و منطق این درگیری خیلی کمتر از خود آن مورد توجه کارگردان نمایش بوده است. اما با وجود این نمایش زیبا، جذاب و دیدنی است و از طرفی مهمترین مولفه درام در آن وجود دارد. شاید بهتر بود که حتی پرداخت بیشتری بر حضور و دلیل درگیری عروسک یا آدمک با انسان نمایش صورت می گرفت.  

صحنه نمایش بدون هیچ دکور و آرایشی، تنها با یک نور تخت یا موضعی، بیانگر خلا درونی شخصیت است. این انتخاب صحنه هر چند به تناسب موضوع به خوبی صورت پذیرفته است حتی کارگردان می توانست با محدودتر کردن نور در مرکز صحنه فضاهای ناشناخته و مرموز اطراف را در تاریکی پیرامون شخصیت اش بیشتر مورد تاکید قرار دهد. در این صورت مسلما تنهایی، کشمکش درونی و اهمیت حضور شخصیت در مقابل ناشناختگی و خلا تاریکی اطراف و جهان، بیشتر تاثیرگذار نشان می داد. اما در مجموع و با در نظر گرفتن همه عناصر و شیوه های به کار گرفته شده و همچنین تاثیراتی که نمایش بر مخاطب می گذارد و هدفی که دنبال می کند، باید گفت هدیه مرموز یک اثر هدفمند نمایشی است و در انتقال مفهوم و برقراری ارتباط با مخاطب موفق نشان می دهد.  ترکیب نور و موسیقی و محوریت و تمرکز موضوعی بر حضور قاطع زبان بدن، هدیه مرموز را به عنوان یک نمایش مسلط و موفق مطرح می کند.




نظرات کاربران