در حال بارگذاری ...
...

نگاه "مجید موثقی" به جشنواره تئاتر "آوینیون" در فرانسه

پیوند معماری با تئاتر

نگاه "مجید موثقی" به جشنواره تئاتر "آوینیون" در فرانسه

پیوند معماری با تئاتر

مجید موثقی - امسال از ایران نمایشی در بخش IN حضور ندارد. البته نام‌های ایرانی گاه در بخش OFF دیده می‌شوند که احتمال می‌رود جمعیت ایرانیان خارج از کشور باشند. در این دوره نام «سارا دوراقی »، هنرمند ایرانی‌تبار از فرانسه، با یک اجرای«استندآپ کمدی» نیز به چشم می‌خورد. البته حضور گاه‌ و بیگاه هنرمندان ایرانی داخل کشور در جشنواره‌های تئاتری به تلاش شخصی این گروه‌ها برمی‌گردد که از روابط‌عمومی خوب و دانش زبان خارجی برخور دارند. در اینجا این سؤال را می‌توان مطرح کرد که آیا «مسئولان تئاتر ایران» در این سال‌ها گامی برای تعامل با جشنواره‌های بین‌المللی تئاتر و معرفی گروه‌های ایرانی برداشته‌اند؟

دوباره خیابان‌های «جشنواره آوینیون-Festival D’avignon » این شهر را به صحنه نمایش تبدیل کرد.شهری در جنوب فرانسه که نام آن با هنر تئاتر گره خورده است و با شروع تابستان رویداد‌های گوناگون هنری بر سنگ‌فرش‌های این شهر نقش می‌بندد. امسال به طول عمر «صحنه هفتادضلعی آوینیون» یک ضلع دیگر اضافه شد و این جشنواره هفتادویکمین تولد خود را با مدیریت هنری «الیویه پی - Olivier Py» جشن گرفت. او چهارمین سالی است که مدیریت جشنواره را برعهده دارد. آوینیون در کنار رود «رون» قرار دارد با بناها و دیوارهایی بازمانده از قرون وسطا که دورتادور این شهر تاریخی را احاطه کرده‌اند. اکثر نمایش‌های بخش اصلی جشنواره در فضای آزاد این معماری قدیمی اجرا می‌شوند. گاه مخاطب احساس می‌کند که در وسط تاریخ به تماشای نمایش نشسته است. درواقع پیوند معماری با هنر تئاتر است که تماشاچیان زیادی را هرساله از سایر نقاط جهان به این شهر زیبا جذب می‌کند. هنگام برپایی جشنواره، خیابان‌ها مثل زمان انتخابات مملو از پوستر و بروشورهای تبلیغاتی شده و بدسلیقه‌ترین مخاطب تئاتر نیز می‌تواند چیزی برای تماشاکردن پیدا کند. آنها که سکه‌ای در جیب ندارند از تئاترهای خیابانی بهره می‌برند و گاه سنگ‌فرش خیابان را برای خوابیدن در آغوش می‌گیرند. برنامه اصلی جشنواره آوینیون با نام IN مشهور است که دربرگیرنده اجرای نمایش، فیلم، پرفورمنس، رقص و موسیقی است که امسال آثاری از کارگردانانی چون «ساتوشی میاگی» از ژاپن، «فرانک کاستروف» از آلمان، «تیاگو رودریگز» از پرتغال، «اولیویه پی» از فرانسه، «رزو گابریادزه» از گرجستان، «سیمون استون» از هلند و گروه رقص «La Fiesta » از اسپانیا در آن به چشم می‌خورد که اجرای همین «گروه La Fiesta» که ترکیب خلاقی از حرکات ریتمیک، رقص فلامنکو و پرفورمنس بود، متفاوت‌ترین کار جشنواره بود، مابقی کارهای ذکرشده یا تکراری و یا در پی نشان‌دادن کلیشه‌های رایج سیاست‌های روز جهان بودند. در بخش IN که جشنواره به آن خیلی می‌بالد، «آواز دهل از دور شنیدن خوش است» و گاه چون هندوانه اطمینانی به نمایش‌های آن نیست زیرا قسمت عمده‌ای از این آثار با فرم‌گرایی یا عوام‌گرایی تنها از یک جلوه بیرونی برخوردارند، درحالی‌که در زیر متن خود چیزی برای ارائه‌کردن ندارند. امروزه بخش عمده‌ای از آثار هنری برای خاص‌شدن و پذیرفته‌شدن در جشنواره‌ها مجبور به نقد سیاست‌های نادرست جامعه هستند و این در حالی است که دراماتورژی این آثار از عمق بسیار کمی برخوردار است و پژوهش‌های انجام‌شده آنها در حد جست‌وجو و اخبار رایج در اینترنت است، نه چیزی بیشتر! حس می‌شود که این کارگردانان نه‌تنها مشاهده درستی از واقعیت‌های جامعه ندارند، بلکه تنها کلیشه‌های رایج روز را تحت عنوان محصولی نو ارائه داده‌اند که گاه همین نمایش‌ها مورد استقبال مخاطبان و داوران جشنواره‌ها قرار می‌گیرد که یکی از همین نمایش‌ها در این دوره «خاطرات سارایوو» نام داشت. طبیعتا جشنواره مخاطبان و میهمانان تکراری خود را برای دیدن این نمایش‌ها هدایت می‌کند، اما شور و نشاط آوینیون به نمایش‌های بخش OFF یا همان خارج از جشنواره بر می‌گردد که این بخش مستقل امسال نزدیک به «هزاروپانصد نمایش گوناگون» را تدارک دیده است. اگر هرکدام از این کارها بین دو تا ٢٠ اجرا داشته باشند، میانگین نسبی تعداد اجراها نزدیک به ١٠‌هزارتا در طول ماه خواهد شد و این تنها آمار اجراهای داخل سالن‌هاست که اگر با کارهای خیابانی جمع شود، رکورد غیر‌قابل تصوری برای یک رویداد هنری رقم خواهد خورد. در نظر بگیرید هم‌زمان با جشنواره آوینیون فستیوال‌های کوچک دیگری نیز در این شهر به بهانه‌های مختلفی در جریان هستند و نزدیک غروب آفتاب هیاهوی تئاتر و موسیقی با تمام شهر عجین شده و در هر کوی‌وبرزنی گروه‌های گوناگونی از سراسر جهان در حال آواز، بازی یا پایکوبی هستند. البته بادهای بی‌خبر آوینیون نیز بی‌کار ننشسته و پوسترها را در کوچه‌ها و خیابان‌های این شهر می‌رقصانند که تماشای «رقص کاغذپاره‌ها» بدون دعوت‌نامه برای همگان مهیاست. البته جشنواره آوینیون به غیر از تئاتر، نمایش فیلم، کنسرت و انیمیشن را نیز در برنامه دارد، ولی تمرکز اصلی آن روی هنرهای نمایشی است؛ آثاری که گاه در ساعتی از بامداد به پایان می‌رسند. حضور ایران در این رویداد هنری همیشه به‌ندرت، آن‌هم در بخش‌های جنبی جشنواره بوده است که می‌توان از آتیلا پسیانی، کیومرث مرادی، رضا حداد، سیامک احصایی و آروند دشت‌آرای نام برد.

امسال از ایران نمایشی در بخش IN حضور ندارد. البته نام‌های ایرانی گاه در بخش OFF دیده می‌شوند که احتمال می‌رود جمعیت ایرانیان خارج از کشور باشند. در این دوره نام «سارا دوراقی - Sarah Doraghi»، هنرمند ایرانی‌تبار از فرانسه، با یک اجرای«استندآپ کمدی» نیز به چشم می‌خورد. البته حضور گاه‌ و بیگاه هنرمندان ایرانی داخل کشور در جشنواره‌های تئاتری به تلاش شخصی این گروه‌ها برمی‌گردد که از روابط‌عمومی خوب و دانش زبان خارجی برخور دارند. در اینجا این سؤال را می‌توان مطرح کرد که آیا «مسئولان تئاتر ایران» در این سال‌ها گامی برای تعامل با جشنواره‌های بین‌المللی تئاتر و معرفی گروه‌های ایرانی برداشته‌اند؟ صرف هزینه‌هایی نه‌چندان زیاد و استفاده از تجربیات کارشناسان بین‌المللی برای حضور بیشتر نمایش‌های ایرانی در خارج از کشور می‌تواند بسیار مفید واقع شود. گاه «استعدادهای پنهان تئاتر ایران» از پرکردن «فرم‌های درخواست شرکت در جشنواره» به زبان انگلیسی عاجزند. آنچه که می‌تواند صورت‌مسئله مهمی برای تئاتر ما قلمداد شود، همان «بودن یا نبودن» در این رویدادهای بزرگ هنری است، زیرا پتانسیل نسل جدید تئاتر ایران به‌خوبی می‌تواند در حد و قواره این فستیوال‌ها باشد، اما تئاتر چون سینما نیست که با فرستادن یک نسخه از فیلم، ماجرا خاتمه پیدا کند، بلکه نیازمند رصدشدن، گفت‌وگوهای رودررو و هماهنگی‌های درازمدت برای تحقق این امر است و اجرای یک گروه تئاتری بدون برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری بلندمدت امکان‌پذیر نخواهد بود. مقایسه جشنواره آوینیون با «جشنواره فجر» ما، هم از لحاظ بودجه و هم از لحاظ جایگاه هنری غیرممکن است. زیرا در بسیاری از فضاهای اجتماعی ما هنوز تئاتررفتن به یک عادت اجتماعی تبدیل نشده است. بی‌پرده می‌توان گفت هنوز با هنرمندان تئاتر به‌عنوان موجوداتی عجیب‌وغریب رفتار می‌شود و جایگاه و حرفه هنرمند در جامعه هنوز تعریف نشده است. با این شرایط در نظر بگیرید یک جشنواره ١٠روزه مثل فجر که درازای آن فاصله نیم‌کیلومتری تئاتر شهر تا تالار وحدت است، نمی‌تواند تئاتر را به دغدغه اصلی جامعه تبدیل کند درحالی‌که در آوینیون زندگی و درآمد مردم با هنر تئاتر گره خورده و این جشنواره نقش مهمی در جذب توریست و اقتصاد یک کشور برعهده دارد. آنچه که می‌توان از جشنواره‌های بزرگی چون آوینیون برای تئاتر ایران آموخت این است که نقش تئاتر، بزرگ‌تر از برپایی یک جشنواره است، اما خارج از تمام این نکات تحلیلی، جشنواره آوینیون در این دوره بی‌ایراد و بی‌نقص هم نبود. نقدی که می‌توان به آن کرد، همان «مدیریت و هیئت انتخاب» آن است که کارها و نمایش‌های ضعیفی را در بخش اصلی جشنواره قرار داده‌اند و حضور انگشت‌شمار نمایش‌های غیر‌فرانسوی‌زبان برای مخاطبان جشنواره سؤال‌برانگیز شده بود، آن‌هم نمایش‌هایی که بسیار دیالوگ‌محور بودند و نیز هیچ‌کدام از زیرنویس انگلیسی برخوردار نبودند و این تنها پایان ماجرا نیست! پوستر رسمی «هفتادویکمین دوره جشنواره آوینیون» با لوگوی فستیوال و تنها نام مدیر جشنواره «اولیویه پی» مزین شده است و نکته جالب این است که این همه توجه برای او کافی نبود. او با روی‌صحنه‌بردن نمایشی پنج‌ساعته به نام «پاریسی» گل سرسبد این دوره از جشنواره لقب گرفت. بایسته و شایسته است که این وقت و اجرای نمایش به‌جای آنکه به مدیر جشنواره تعلق گیرد، برای چهار نمایش، بهتر هماهنگی و برنامه‌ریزی می‌شد. امسال هم‌زمان با انتخابات فرانسه، «اولیویه پی» اعلام کرد که اگر جناح راست پیروز شود، جشنواره را معلق خواهد کرد. مشخص است که او فردی یک‌کلام است و چنین مدیرانی تنها قادر به همکاری با دوستان و آشنایان خود هستند که از این لحاظ انتخاب آثار جشنواره در این دوره با اماواگر زیادی همراه بود. شاید همین جناح‌گیری‌های سیاسی در کیفیت آثار نه‌چندان دلچسب این دوره نقش داشته است. نکته دیگر آنکه فقدان نمایش‌های کم‌دیالوگ و مدرنی که از خلاقیت و تصویرسازی خوبی برخوردار هستند، در این دوره کاملا احساس می‌شد. در انتها سفر به آوینیون رؤیایی با چالش‌هایی نیز همراه است. اگر با گرمای هوا میانه خوبی ندارید و برای گرفتن تاکسی‌های شبانه پولی در جیب ندارید، قید این سفر هیجان‌انگیز را بزنید، زیرا مجبور می‌شوید ده‌ها کیلومتر را با پای پیاده برای بازگشت به محل اقامتتان طی کنید و هنگامی که آفتاب بر می‌آید متوجه می‌شوید که در رختخواب هستید و این قلندرنشینی یک‌بار برای همیشه نیست!

 

مجید موثقی، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران