در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «بنگاه تئاترال» به کارگردانی هادی مرزبان

یک نمایش تخت حوضی واریته ای

حسن پارسایی- دخل و تصرف یا حذف و اضافات در یک متن نمایشی معمولأ دلائل و همزمان حد و حدود و قواعدی دارد؛ در کل، هرگز نباید خط اصلی روائی و داستانی اثر مبداء و نیز تأکید بر موضوع و محوریت داده های تعیین کننده آن از بین برود ؛ضمنأ وفاداری کارگردان یا نویسنده دوم به نویسنده اول واحترام به حق و حقوق معنوی او عملأ باید به اثبات برسد. اگر این اصول رعایت نشود ، نه تنها متن اولیه بلکه نام نویسنده اصلی آن نیز از همه لحاظ خدشه دار می شود و اثر جدیدی شکل می گیرد که تفاوت هایش با اثر اولیه به مراتب بیشتر از شباهت هایش به آن است و حتی شخص مداخله گر ثانی – چه نویسنده باشد یا کارگردان – نویسنده دوم اثر محسوب می شود.

 

دخل و تصرف  یا حذف و اضافات در یک متن  نمایشی معمولاً دلائل و همزمان حد و حدود و قواعدی دارد؛ در کل، هرگز نباید خط اصلی روائی و داستانی اثر مبداء و نیز تأکید بر موضوع و محوریت  داده های تعیین کننده  آن از بین برود ؛ضمناً وفاداری کارگردان یا نویسنده دوم به نویسنده اول واحترام به حق و حقوق معنوی او عملاً باید به اثبات برسد. اگر این اصول رعایت نشود ، نه تنها متن اولیه بلکه  نام نویسنده  اصلی آن نیز از همه لحاظ خدشه دار می شود و اثر جدیدی شکل می گیرد که تفاوت هایش  با  اثر اولیه   به مراتب بیشتر از شباهت هایش  به  آن  است  و حتا شخص  مداخله گر  ثانی – چه نویسنده باشد یا کارگردان – نویسنده دوم اثر محسوب می شود.

نمایش "بنگاه تئاترال"  که  "به بهانه"  اثری  به همین عنوان اثر "علی نصیریان"، هم اکنون در تماشاخانه سنگلج اجرا می شود ، چنین روندی را طی کرده و به هیچ  وجه نمی توان آن را با اثر "علی نصیریان" مقایسه نمود ، زیرا میزان اضافات آن به اندازه متن اولیه است  و کلأ متن  و متعاقباً  نمایش همانند  یک  ظرف  تصور شده و هرچه در"دست رس" و "ذهن رس" هادی مرزبان بوده، در آن ریخته و او نهایتأ نمایش را به صورت " واریته ای چندین وچندگانه" در آورده که درآن خط اصلی حکایت فانتزیک  وعاشقانه نمایش و نیرنگ ها وخباثت های "وروره جادو" وحتی نقش پهلوان کچل ( با همان توصیف و شکل و شمایل اسمی اش)  کم رنگ وحاشیه ای شده است؛در اجرای فوق از شوخی و هزل ، سیاه بازی ، عرفان ، آواز ایرانی ، ترانه های تصنیفی  شاد و فولکلوریک، زنپوش شدن مرد،هجویه،حرکات موزون، موسیقی ریتمیک وضربی،آهنگ زورخانه ای،رجز خوانی،اشعار مولوی و حافظ ،و حتا  پرداختن حاشیه ای  و گذرا  به حکایت شیرین و فرهاد  و نیز نشان دادن دیو  و نهایتأ  بهره  گرفتن  از داده های  فی البداهه  و برون متنی  شامل برخی انتقادهای کنائی اجتماعی استفاده شده است.

نگاهی به موارد فوق نشان می دهد که نمایش " بنگاه تئاترال" به نویسندگی"علی نصیریان" و"هادی مرزبان" و کارگردانی"هادی  مرزبان "،  واقعاً  نمایشی  واریته ای و حتی  تا حدی  کارناوالی است و در آن به ساختار متن اعتنا نشده  و فقط  و فقط  خواسته های تماشاگران معمولی و رونق گیشه در نظر گرفته شده است.

می توان بخش های زیادی از نمایش را حذف کرد یا  با  داده ها و داشته های مشابه دیگر حداقل یک ساعت دیگر به آن افزود و همچنان تماشاگران را به شکل متناقض و پارادوکسیکالی با شاد  کردن و خنداندن خسته هم کرد.

بخشی هم  از  موضوع  نمایش ، گشت  و  گذار  ذهنی  درباره  وضعیت برخی مکان های مهم از جمله  لاله زار قدیم و تئاترها و زیبائی  خاطره انگیز نوستالژیکشان  و  مقایسه آن  با موقعیت اسفبار  کنونی آن هاست. در این  بخش  از بعضی  بازیگران  و  هنرمندان همان دوره ها یاد می شود و سپس نمایش سراغ  وادی    دیگری می رود و ...

در نمایش تخت حوضی واریته ای "بنگاه تئاترال" به کارگردانی "هادی مرزبان"،سعی شده به هر شکل وطریق ممکن تماشاگران بخندند و یا شاد شوند و چنین توقعی اغلب برآورده می شود.

واقعیت آن است  که  موضوع  " زنپوش شدن مردان "  و ایجاد موقعیت و شرائطی شبه عاشقانه ، اساساً و  بیشتر جزو  وجوه  تماتیک نمایش های ایرانی نوع دوم،یعنی نمایش های لاله زاری است که در این اجرای ترکیبی از آن استفاده شده و از این لحاظ باید  گفت  که  نمایش  تخت حوضی  واریته وار "بنگاه تئاترال" بخشی از تم های  کمدی لاله زاری را هم در خود دارد.

نقش"نوکرسیاه" یا "مبارک" را "علی فتحعلی" خیلی خوب بازی  می کند. البته  محوریت بازی  با  "ایرج راد" است  که  در نقش ارباب  به همراه  نوکر سیاهش  ظاهر می شود  و کلأ  چند نقش   ، از جمله نقش پهلوان کچل را که کچل نیست، ایفا می نماید. در کنار آن ها، سعید امیر سلیمانی،  داوود فتحعلی بیگی، میرطاهر مظلومی، امین زندگانی ، فرزانه کابلی و محمود بصیری  ایفای نقش می کنند و حضور این  بازیگران سبب جذابیت نسبی اجرا شده است.

بازیگران ، خوب و حتی در جاهایی خیلی خوب  بازی می کنند؛ با وجود این،در بازی،نقش و نیزدر دیالوگ هایشان تکرار زیاد  است و چون  وجوه  تماتیک  داده ها  و  داشته های  نمایش  در مواردی متناقض اند، موقعیت های عرفانی و کمیک،صحنه های کوریوگرافیک  تغزلی  و حتی  ترانه های محلی  فولکلوریک در کنار ترانه های ریتمیک و تند امروزی و برخی داده های برون متنی فی البداهه  انتقادی  در رابطه  با  ناهنجاری های  اوضاع اجتماعی ، همگی در کلیت خود مقدار قابل توجهی " هجویه" هم به واریته مورد نظر افزوده اند؛ خصوصأ آن که کمی هم فانتزی در بخش های مرتبط با موضوع عاشقانه و خباثت"وروره جادو" وجود دارد.

در این نمایش تخت حوضی واریته وار ، کثرت داده ها و داشته های تماتیک متفاوت  سبب شده  که  هر یک از این  داده ها  به نوبه خود برجسته تر از دیگری یا خنده دارتر از آن جلوه نماید؛ درنتیجه،به شکلی نوبتی هر کدام، داده های قبل خود را کمرنگ و حتی بی ربط  جلوه می دهند؛ در اصل استفاده از این  داده های تماتیک صرفاً به خاطر " یکبار مصرف بودن" آن ها بوده است ، چون اغلب جای زیاد مرتبطی در ساختار موضوعی و اجرائی ندارند ،اما به طور متناقضی گاهی از موقعیت ، ترانه ، حرکت  و حتی  شوخی و دیالوگی  چند بار استفاده  می شود  و " چند بار مصرف شدن "  آن ها  در شرائطی  که  حتی  یک بار  مصرف بودنشان هم  وجه بسیار مرتبطی با موضوع اصلی نمایش ندارد ، اجرا را طولانی تر کرده است.

نمایش " بنگاه تئاترال" فقط و فقط  تماشاگران  را تا حد  نیاز شاد می کند و می خنداند و کلاً  اجرائی مفرح و صرفاً سرگرم کننده است.

تصویر دیواری انتهای صحنه صرفأ نوعی ترفند " لوگو "وار و باسمه ای برای قدیمی و ایرانی بودن نوع نمایش است و البته در اصل هیچ  ربطی  به موضوع  نمایش  ندارد؛ بنابراین، طراحی صحنه بسیار ساده، معمولی و حتی بی ربط  و نوردهی به صحنه هم معمولی است. میزانسن های خاص و بدیعی هم در کار نیست و در کارگردانی نمایش هم  ابتکار یا  شکل دهی  خاصی  وجود ندارد و اگر اجرا در کل  تماشاگران  را سرگرم  و شاد می کند، علت اش  بازی خوب و خیلی خوب بازیگران و مزه پرانی های آن هاست. 

 

حسن پارسایی ( عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران)




نظرات کاربران