در حال بارگذاری ...
گزارشی از نشست نقد و بررسی نمایش «جنون در 4:48»

« جنون در 4:48 » روی میز نقد دوشنبه ها

ششمین جلسه دوشنبه های نقد تئاتر در سال نود شش، بیست و دوم خرداد ماه با حضور علی جعفری فوتمی و امید طاهری از منتقدان عضو این کانون در خانه نمایش و پیرامون نقد و بررسی آخرین نمایشنامه « سارا کین» با عنوان «جنون در ۴:۴۸» برگزار شد.

ششمین جلسه دوشنبه های نقد تئاتر در سال نود شش، بیست و دوم خرداد ماه با حضور علی جعفری فوتمی و امید طاهری از منتقدان عضو این کانون در خانه نمایش و پیرامون نقد و بررسی آخرین نمایشنامه « سارا کین» با عنوان «جنون در 4:48» برگزار شد.

در این جلسه که پس از اجرای نمایش و با حضور گروه اجرایی و مخاطبان اثر برگزار شد در ابتدا امید طاهری در خصوص نمایشنامه و ویژگی آثار« سارا کین» گفت :« سارا کین را وامدار آرتو و تئاتر طاعون او می دانند. این نویسنده انگلیسی که در بیست و هشت سالگی و در شرایط روحی و روانی به هم ریخته ای خودکشی می کند، پنج نمایشنامه نوشته که در اغلب آنها مولفه های تئاتر شقاوت  دیده می شود. جنون در 4:48 آخرین نمایشنامه اوست و اندکی پس از نگارش آن، خودکشی می کند. این نمایشنامه در به هم ریختگی روایت و استحاله زبان در جنون نهفته در خود، قالبی پست مدرنیستی دارد و در فضایی اکسپرسیونیستی شکل گرفته است. »

چالش در بستر فرهنگی اجرای متن

طاهری در ادامه افزود : « سوال بزرگ در اجرایی که شاهد آن بودیم این است که چگونه مولفه های تئاتر آرتویی، جنون نهفته در نمایشنامه سارا کین، روحیه آشوب گری و آنارشی موجود در اینگونه آثار که هم در محتوا و هم در شکل تبلور می یابد، با شرایط فرهنگی جغرافیایی که نمایش در آن ارایه می شود نسبت برقرار می کند؟ در تئاتر آرتویی کنش ها در ارتباط میان بدن ها شکل نمی گیرد بلکه در خود بدن هاست که ایجاد می شود. در همین یک مقوله دو مانع بزرگ وجود دارد. اول تابوهای فردی خود بازیگر و دوم تابوها و قوانین و عرف اجتماعی. طبیعی است وقتی گروهی قصد دارد چنین نمایشنامه ای را در ایران روی صحنه ببرد، نمی تواند از عرف و قوانین عبور کند و اینجاست که باید مولفه های دیگر تئاتر خشونت را آنقدر قوی و اثرگذار کند که نقص های دیگر را پوشش دهد. در همین راستا آنچه در زبان این نمایشنامه وجود دارد، علاوه بر شاعرانگی، نوعی زبان دریده و فحاشی آشکار در کلمات است که خب در اجرا حذف شده اند.»

سالن اجرا بستر مناسبی برای اجرایی آوانگارد نیست

طاهری با اشاره به عدم تناسب میان سالن اجرا و ماهیت اثر گفت : « در انتخاب سالن اجرا، برعکس تعریف صحنه و دکور در تئاتر آرتویی، ما به شکل کلاسیک در یک سو نشسته ایم و شاهد و ناظر وقایع روی صحنه هستیم. چنین چیدمانی نمی تواند آنطور که شکل اجرایی اثر می خواهد، احساسات ما را درگیر خود کند. بنابراین همه ی مواردی که ذکر شد، باعث می شود ما شاهد شکل کاملی از تئاتر طاعون و در ادامه شکل درستی از اجرای نمایشنامه جنون نباشیم. به دلیل همه ی موانعی که اشاره شد، این شکل حداقلی، نمی تواند کارکرد مطلوب خود را در مواجهه با مخاطب پیدا کند و اجرا تبدیل می شود به یک شیر بی یال و دم و اشکم. »

یکسان انگاری فرهنگی کلاهی که نظام سرمایه داری سرمان گذاشت.

امید طاهری با اشاره به ماهیت تئاتر تجربی و تغییر جغرافیای اجرایی افزود : « جریانات تئاتر تجربی در یک بستر زیستی متولد شدند که ماقبل آنها مسیری وجود داشته و این جریانات در ادامه آن مسیر شکل گرفته اند. ترجمه باعث شد این تجربه ها از بستر زیستی خود جدا شده و در جغرافیای دیگر نیز مورد تجربه قرار بگیرند. اما این تجربه های دست دوم، خارج از بستر زیستی که در آن شکل گرفته اند، بدیهی است که ملزومات بنیادی و ماقبل شکل گیری خود را به همراه نیاوردند. هر فرهنگی در هر جغرافیایی، شرایط زیستی خودش را دارد. یکسان انگاری فرهنگی، کلاه بزرگی بوده که نظام سرمایه داری به سر کشورهای جهان سوم گذاشته و متاسفانه اغلب ما به داشتن این کلاه مفتخریم. نتیجه این می شود که ما کلی وقت و انرژی می گذاریم، کلی تلاش می کنیم، روی صحنه عرق می ریزیم برای اینکه تجربه های دیگران را در یک شکل حداقلی بیازماییم. به نظرم این جریان ماحصل و آنگاهی در پی ندارد.

ششمین نشست دوشنبه های نقد تئاتر در خانه ی نمایش با صحبت های علی جعفری فوتمی، دیگر منتقد حاضر در جلسه ادامه یافت :

متن حاوی شخصی ترین حالات نویسنده در خصوص جنون است

جعفری درباره موضوع جنون در آثار ادبی گفت : « در تاریخ ادبیات درباره جنون بسیار نوشته شده است. این نوشته ها به دو گروه کلی تقسیم می شود. دسته اول گروهی از نویسنده ها هستند که درباره جنون می نویسند اما خودشان تجربه ی جنون ندارند. دسته دوم گروهی از نویسندگان هستند که خودشان تجربه ی جنون دارند. در گروه دوم نویسنده تجربه های شخصی خودش را می نویسد. و یک فرآیند بسیار سخت را میان عقل و جنون سپری می کند. « سارا کین » در این دسته قرار می گیرد. این متن شخصی ترین حالات نویسنده از تجربیاتی است که خودش داشته. شاید به همین دلیل تبدیل شده به یک ابزار مناسب برای کارگردانهای دنیا که این متن را روی صحنه ببرند. اما سوال اینجاست که چقدر ما می توانیم در این جنون آمیخته شویم؟

تصویر سازی عینی مشکل بزرگ اجرا

جعفری در ادامه با اشاره به محدود شدن ذهن مخاطب در تصویر سازی گفت : « قاعدتا این متن امکان فوق العاده ای به کارگردان می دهد برای تصویر سازی. حالا یک کارگردان می آید این تصویرها را خیلی حسی و در ذهن من مخاطب ایجاد می کند و یک کارگردان هم می آید به صورت عینی تصویر سازی می کند. کاری که آقای گرگانی کرده از نوع دوم است. یعنی با عینیت تصویر سازی کرده. این عینی گرایی رابطه حسی و عاطفی من را با اثر از بین می برد. نکته بعدی این است که این متن اصلا به درد این سالن نمی خورد. انتخاب سالن اجرا بزرگترین اشتباهی بوده که کار را به شدت تحت تاثیر قرار داده. »

آخرین نمایشنامه « سارا کین » آرتویی نیست

عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در ادامه صحبت های خود افزود :« آرتو می خواست انسان مدرن را که انبوهی از عقده ها و مسایل مختلف، او را گرفتار کرده به تئاتر بیاورد و شکل کنترل شده ای از خشونت را به او نشان دهد و اجازه دهد این شکل از خشونت بر پیکر او ضربه بزند و او را وادار کند به نشان دادن عکس العمل تا به این واسطه با تخلیه همه ی آن حس ها سالن را ترک کند. مساله این است که نمایشنامه جنون اساسا نمایشنامه ای آرتویی نیست و برای این منظور نوشته نشده. اما در شکل اجرا همانطور که امید گفت شما به سمت تئاتر آرتویی رفتید و این امر یک تناقض بزرگ در کار شما ایجاد کرده. در واقع نمایشنامه می خواهد من را از فضایی که در خود دارد انباشته کند اما شکل اجرا می خواهد من را تخلیه کند.

بازیگران پرتلاش ظاهر می شوند اما نظام مندی ندارند

برای آدمهایی که روی صحنه هستند یک نظام مندی باید وجود داشته باشد. از آنجایی که نمایشنامه برای کارگردان تعریف نکرده که با یک بازیگر یا ده ها بازیگر آن را روی صحنه ببرد، اینجا کارگردان بر اساس همان نظام مندی باید بازیگرها را روی صحنه بیاورد. این نظام مندی، هم باید دلایل منطقی و پیوسته به محتوا داشته باشد و هم دلایل شکلی و بصری. عدم تناسب در اندازه و ابعاد سالن و تعداد بازیگرانی که روی صحنه گاه در هم می لولند نشان می دهد نمایش فاقد این نظام مندی است. به همین خاطر تلاش فراوان بازیگران روی صحنه دیده نمی شود.

در پایان دو منتقد حاضر در جلسه ضمن تقدیر از تلاش فراوان گروه برای رسیدن به اجرایی مبتنی بر زبان بدن و تلاش فراوان بازیگران در این راستا، پیشنهاد دادند گروه اجرایی این تجربه را در فضایی به غیر از سالن های تئاتر بیازماید.




نظرات کاربران