در حال بارگذاری ...
گزارشی از نشست نقد و بررسی نمایش «سه روایت از زندگی»

آدم هایی که نقاب می زنند

در یازدهمین جلسه از سری جدید برنامه های «دوشنبه های نقد تئاتر» که توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران برگزار می‌شود، دوشنبه -۲۹ آذرماه - نشست نقد و بررسی نمایش "سه روایت از زندگی" نوشته یاسمینا رضا و به کارگردانی ساعده لرستانی، با حضور "حمید کاکاسلطانی" و "جواد روشن" از اعضای کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و جمعی از مخاطبان و علاقه مندان به تئاتر همچنین ساغر عزیزی، بهزاد جاودان فر، و نازنین کریمی از بازیگران نمایش، پس از اجرای این اثر در مجموعه کنش معاصر برگزار شد.

نشست نقد و بررسی نمایش "سه روایت از زندگی" نوشته یاسمینا رضا و به کارگردانی ساعده لرستانی توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران برگزار شد.

در یازدهمین جلسه از سری جدید برنامه­های «دوشنبه­ های نقد تئاتر» که توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران برگزار می‌شود، دوشنبه -29 آذرماه - نشست نقد و بررسی نمایش "سه روایت از زندگی" نوشته یاسمینا رضا و به کارگردانی ساعده لرستانی، با حضور "حمید کاکاسلطانی" و "جواد روشن" از اعضای کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و جمعی از مخاطبان و علاقه­مندان به تئاتر همچنین ساغر عزیزی، بهزاد جاودان فر، و نازنین کریمی از بازیگران نمایش، پس از اجرای این اثر در مجموعه کنش معاصر برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، در ابتدای این نشست سید جواد روشن؛ ضمن خیر مقدم به حاضران و خسته نباشید به گروه نمایش، درگذشت استاد جعفر والی را به خانواده تئاتر تسلیت گفت و سپس به اهمیت برگزاری جلسات نقد حضوری و تلاش کانون ملی منتقدان تئاتر برای ایجاد فضای گفت و گو در ارتقای سطح کیفی آثار نمایشی همچنین توجه به نقد علمی اشاره کرد.

سید جواد روشن توضیحاتی در مورد آثار یاسمینا رضا ارائه داد و برای شروع این سوال را طرح کرد که چرا در بروشور اشاره ای به نام مترجم اثر نشده است؟ و ابراز داشت: به لحاظ حداقل حقوق معنوی مترجمان باید حتما ذکر شود که از چه ترجمه ای برای اجرا استفاده کرده‌ایم.

ساعده لرستانی، کارگردان نمایش در پاسخ گفت: عمدی در کار نبوده ما مجوز اجرا را از نشر نی هم گرفتیم ولی متاسفانه در بروشور سهوا نام مترجم قید نشد که اتفاقا اداره کل هنرهای نمایشی هم این نکته را به ما متذکر شده است.

در ادامه روشن از ساعده لرستانی خواست تا توضیحاتی را در مورد چرایی انتخاب این متن و چگونگی تولید آن ارائه دهد.

لرستانی گفت: این متن یک پتانسیلی دارد که به دغدغه جامعه ما نزدیک است. من دغدغه‌هایم را در دل این اثر می‌بینم. آدم‌ها همیشه تلاش می‌کنند از هر لحاظ در رده‌های بالایی باشند، اما از درک همدیگر عاجزند. حتی نمی‌توانند همدیگر را بشنوند.

وی افزود: ما این مشکل را داریم و جالب این است که همدیگر را سرکوب هم می‌کنیم. کاری که کارفرمای این متن با کارمندش انجام می‌دهد و ما به خاطر به‌روز بودن داشته‌هایمان سعی نمی‌کنیم که آن را با توانایی‌هایمان نشان بدهیم و دیگری را پلی برای خودمان کنیم؛ این چیزی است که ما الان در جامعه خود داریم.

کارگردان نمایش «سه روایت از زندگی» در رابطه با رویکردش از متن اظهار داشت: ما یک میز بازی برای دکور طراحی کردیم که برد و باخت را نشان ندهیم. ما طراحی خاصی را اجرا کردیم که چهار راه با چهار در دارد که نشان دهد هر کدام از این چهار نفر اصلا حرف هم را نمی‌فهمند. حجمی از بیهوده‌گویی در متن وجود دارد که در شخصیت‌ها است و هیچ‌کدام از این چهار شخصیت شبیه هم نیستند. اگر از دیدگاه شناخت گرایی به داستان نگاه کنیم می‌فهمیم که این افراد مشکل شناختی دارند.

روشن ابراز داشت: در این نمایشنامه، یاسمینا رضا دو زوج را در سه شکل متفاوت به تصویر می کشد ولی شما قسمت سوم متن را کلا تغییر دادید چرا؟ آیا این کار از نظر شما دراماتورژی است؟

لرستانی در خصوص استفاده از دراماتورژی گفت: من هیچ‌وقت دوست نداشتم سه روایت را به‌طور کامل نشان دهم. ما در اصل دو روایت را در سه اپیزود می‌بینیم. چرا روایت سوم را تماشاگر حدس نزند؟ چرا او برای خودش یک یاسمینا رضا نباشد؟ این متن بسیار دیالوگ محور است و اگر بخواهیم همان‌طور که نوشته شده اجرا کنیم به عقیده من بسیار کسل کننده می شد و در عین حال زمان اثر نیز به دو ساعت و نیم می رسید. هر چند که کمدی های موقعیت در این متن بسیار زیاد است. من تنها سعی کردم کمدی ها را حفظ کنم اما اتفاقی را در سه اپیزود نشان دهم. من بر خلاف نویسنده نخواستم در اپیزود سوم این را به زور به خورد مخاطب دهم که چهار نفر از دعوا دور کنیم.

روشن گفت: شما در بخش سوم کلا نمایش را تغییر دادید و به جای یاسمینا رضا صحنه ای را نوشته اید و از نظر من اسم این کار درامتورژی نیست چون شما فراتر از ساحت درام رفته اید.

حمید کاکاسلطانی که به عنوام منتقد جلسه حضور داشت، به ویژگی های آثار یاسمینا رضا اشاره کرد و اهمیت زبان در آثار او را مورد دقت و بررسی قرار داد.

وی در خصوص تغییرات پایانی نمایش گفت: من هم موافق هستم که این کار دراماتورژی نیست و حداقل بهتر بود شما به جای واژه دراماتورژ از واژه اقتباس استفاده می کردید و تغییر و پیشنهادهای خودتان را بر اساس متن اصلی مطرح می کردید. ولی شما الان ایده هایی دارید که بیشتر در ذهن شماست و با آنچه بر روی صحنه دیده می شود تفاوت دارد. تغییراتی که شما در متن اعمال کرده اید فراتر از وظیفه دراماتورژ است.

روشن گفت: شایسته بود شما با نوشتن یادداشتی در بروشور نگاه و توضیحات خودتان را در مورد متن می نوشتید تا مخاطب بداند شما با چه نگاهی در متن تغییر داده اید و حداقل با این کار به حقوق نویسنده اجترام بگذاریم چون الان کسی که متن را نخوانده باشد فکر می کند هرچه می بیند بر اساس نمایشنامه است در صورتی که این طور نیست و تغییرات اعمال شده فراتر از اختیار کارگردان و دراماتورژ است. و بدون ارائه توضیح می توان  ایجاد سوء تفاهم کند.در ادامه نشست به عناصر مختلف کارگردانی نمایش از جمله طراحی صحنه و استفاده از پروجکشن پرداخته شد.

لرستانی در مورد استفاده المان هایی مانند، ویدئو پروجکت در نمایش گفت: ما در دنیای ذهن نویسنده ایم. من آن احساس را تصویر کردم و می خواهم دنیای ذهن را سیال کنم. این فیلم ها دو یا سه ثانیه است. به عنوان مثال در گفتگوی اوبر و سونیا وقتی پخش تصویر حرکت دامن را می بینیم، می خواهیم بگوییم که تفکر اوبر، جسارت سونیا را تحسن می کند. من می خواستم به موازات داستان را نشان دهم.» لرستانی در انتها در رابطه با تقابلش با بازیگران و عوامل گفت: «کار من هدایت بازیگر است، یعنی بازیگر را در موقعیت، قرار دادن. ما با این فرض پیش می رویم که بازیگر دانا و فهیم است. انجام درست یا نادرست کارش به انتخاب ما بر می گردد. من موقعیت را برای او می گویم و در کار من به طرز عجیبی دست بازیگر باز است. حتی پیشنهاد میزانسن نیز می دادند. تئاتر یعنی همکاری افراد با یکدیگر. در نمایش هیچ جزیی از هم جدا نیست. کارگردانی صرفا تعریف ریتم و میزانسن دادن نیست. من سعی می کنم حرف های بازیگر را بشنوم.

روشن در خصوص طراحی صحنه گفت: به نظر من طراحی صحنه به لحاظ معنایی جذاب و خلاق است ولی به لحاظ کارکردی میزانسن ها را محدود می کند و باعث تکرار می شود.

کاکاسلطانی ابراز داشت: البته بخشی از تکرار در ذات خود متن است . خانم لرستانی درک خوبی از فضای متن داشته است ولی می توانست در استفاده از این طراحی بهتر عمل کند.

او ادامه داد: من در مجموع کار رو دوست داشتم. به نظرم بازی ها در اول همراه با استرس بود ولی به مرور این استرس بر طرف شد و شاهد بازی های خوب یبودیم.

وی گفت: به خوبی از ابزار کارگردانی استفاده شده است . تا حدودی در ریتم و هدایت بازیگر جای کار دارد چون پتانسیل خوبی در بازیگران وجود دارد. طراحی صحنه را نیز در مجموع خوب و خلاق می دانم.   

این نشست با گپ و گفت میان مخاطبان و گروه اجرایی خاتمه یافت.




نظرات کاربران