درباره ماتریوشکا و کارگردانش
زیبارویانی که نخواستند "خوشگل" بمانند!
آزاده فخری- از قربانیان زیبارویی در وطن ما هم کم نیستند و شاخص ترینشان پارسا پیروزفر است. جوان زیبارویی که بخش عمده ی نقش او در سریال در پناه تو حذف شد! و یکی از سه جوان اصلی داستان، خودش و داستانش بالکل قیچی شدند. بعد از آن باقی نقش های پیروز فر سرنوشتی بهتر از این نداشتند. او بازی می کرد ولی کسی نشانش نمی داد! او قربانی زیبایی خود بود. ولی جام زرین را اگر در خاک هم بنشانند با درخش خود پنهانکار را رسوا می کند و پیروزفر همان جام زرین بود. برخی از نقش های او -چه کم چه زیاد- در یادها ماندگار شد. ضیافت، مرسدس، و شیدا از فیلمهای او هستند.
کسانی که فیلم تایتانیک[1] را دیده اند- چه اصل فیلم و چه ورژن وطنی اش را- چهره ی زیبا و معصوم لئوناردو دیکاپریو را نمیتوانند فراموش کنند. این اولین فیلم جدی هنرپیشه ی کم سال و زیباروی آمریکایی بود. ولی شاید کمتر کسی رویکردی را که دیکاپریو در زندگی حرفهایش در پیش گرفته است را پیش بینی میکرد. نقش آفرینی های عالی و حیرت انگیز، یکی بهتر از دیگری. ولی برخورد جامعه حرفه ای سینما با او جالبتر از زندگی حرفه ای دیکاپریو بود، نادیده گرفتن او! نادیده گرفتن یکی از اولین و متداول ترین بازخوردها در برابر انسان های زیباروی موفق است! چه کسی حدس میزد پسرک رمانتیک فیلم تایتانیک به آن شخصیت باورنکردنی در فیلم جانگوی آزاد شده[2] تبدیل شود؟ چه کسی میتواند بازی دیکاپریو در فیلمهای الماس خونین[3]، تلقین[4]، جزیره شاتر[5]، گرگ وال استریت[6] و بالاخره گتسبی بزرگ[7] را نادیده بگیرد و به او اسکار ندهد؟ بله! آکادمی اسکار میتواند! و شاید شوخی این آکادمی برای زیر سوال بردن دیکاپریو بود که مجسمه ی اسکار را برای نقش نه چندان خوبش در از گور برخاسته[8] به او داد! تا شاید از این طریق، تیغ نقد بر جان او بنشیند و او را در محاق قرار دهد.
از قربانیان زیبارویی در وطن ما هم کم نیستند و شاخص ترینشان پارسا پیروزفر است. جوان زیبارویی که بخش عمده ی نقش او در سریال در پناه تو حذف شد! و یکی از سه جوان اصلی داستان، خودش و داستانش بالکل قیچی شدند. بعد از آن باقی نقش های پیروز فر سرنوشتی بهتر از این نداشتند. او بازی میکرد ولی کسی نشانش نمیداد! او قربانی زیبایی خود بود. ولی جام زرین را اگر در خاک هم بنشانند با درخشش خود پنهانکار را رسوا میکند و پیروزفر همان جام زرین بود. برخی از نقش های او -چه کم چه زیاد- در یادها ماندگار شد. ضیافت، مرسدس، و شیدا از فیلمهای او هستند. در فیلم پر کاراکتر میهمان مامان بازی کوتاه او در نقش جوان معتاد از معدود نقشهای به یاد ماندنی فیلم مهرجویی است. در حالیکه او در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر فقط "کاندید" سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم مهمان مامان شد، با اینحال برای بازی در همین فیلم، جایزه بازیگری هشتمین جشن خانه سینما را در سال1382دریافت کرد. و در میان نقدهای بسیار مثبت از بازی حرفه ایش در سریال در چشم باد-مخصوصا در دوران میانسالی شخصیت سریال، باز هم در سال ۱۳۹۱، "کاندید" تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از دوازدهمین جشن دنیای تصویر برای بازی در این سریال شد.- گرچه سینمای ایران روی چهره و بازی خوب او حساب باز کرده بود و فیلمهای دههی 70 و 80 پیروزفر حکایت از آن دارد، در ادامه ولی او از انتخاب های خود کاست و به صحنه ی اعجاب انگیز تئاتر رجعت کرد. او از سال 1380 با نمایش هنر نوشته یاسمینا رضا آغاز کرد و به ترتیب در سالهای۱۳۹۰ گلن گری گلن راس، ۱۳۹۲سنگها در جیبهایش (در ۱۰ نقش) ،۱۳۹۳ بر پهنه دریا، و در حال حاضر با نمایش ماتریوشکا، طرفداران خود را بر هنرنمایی خود خیره ساخته است. تلفیق هوشمندانه او از 6 داستان کوتاه از میان داستانهای کوتاه چخوف، متنی چه بسا قابل قبولتر از متون اصلی داستانهای چخف برای نمایش فراهم آورده است. پیروزفر نمایش «ماتریوشکا» را پیش از این در لسآنجلس آمریکا و تورنتوی کانادا به صحنه برده است. و چه خوشبختیم که او توانست این نمایش را در وطن خویش برای دوستدارانش به روی صحنه ببرد. جای دریغ است که تمامی کارهای قبلی پارسا پیروزفر علیرغم تقاضای تماشاگران، در مدت محدودی به روی صحنه بوده است، گرچه اگر تمامی نمایشهای او ماههای متمادی اجرا میشد، همچنان در کنار صندلیهای کاملا پرشده، مخاطبان تشک به دست را هم به سالنهای نمایش میکشاند.
دی کاپریو و پارسا پیروزفر دو زیباروی چشم آبی، خود را در حصار چهره اسیر نکردند و گرچه چوب نادیده گرفته شدن از طرف جامعه هنری را در مقطعی از زمان زندگی حرفه ای خود خورده اند، ولی از آنجایی که پریرو تاب مستوری ندارد، به خصوص اگر مزین به هنر بازیگری باشد، خود را از بندهایی که جامعه به دورشان تنید بیرون کشیدند و بر صحنه خوش درخشیدند.