در حال بارگذاری ...
...

درباره‌ی نمایش شکستن خط فرضی

در یک قدمی رفتن

درباره‌ی نمایش شکستن خط فرضی

در یک قدمی رفتن

رسول کاهانی در درام رئالیستی غم‌انگیزش، می‌خنداند و وضعیت تصمیم‌گیری درباره‌ی مرگ را به درون‌مایه‌ای تاویل‌پذیر درباره‌ی زندگی تبدیل می‌کند و مسیری که برای عمق بخشیدن به این محتوا طی کرده، فوق‌العاده است

درباره‌ی نمایش شکستن خط فرضی

نویسنده و کارگردان رسول کاهانی

در یک قدمی رفتن

مهدی نصیری


چطور یک رئالیستی تلخ که یک سمت‌ش زندگی و سمت دیگر آن رنج کنار آمدن با مرگ مادر است، می‌تواند روایتی شیرین و دلنشین داشته باشد و حتی بخنداند؟ اگر تئاتر «شکستن خط فرضی» رسول کاهانی را ببینید، درکنار اینکه از اجرای آن لذت می‌برید دچار غم سنگین و تلخی خواهید شد که یا تجربه‌اش کرده‌اید و یا از تجربه‌اش وحشت دارید!

درست همان‌جایی که چیز ساده‌ای دارد می‌خنداند، میزانسن همراه با اتمسفر اجرا می‌شکند و سنگینی رنجی که مرکز توجه وضعیت نمایشی‌ست جایگزین آن می‌شود؛ نمی‌توانی به آن تخت سفید گوشه‌ی صحنه و غم تلنبار شده در یک سمت جهان رویدادهای اجرا فکر نکنی و همزمان اتفاقات و زبان شیرین و بامزه‌ای که این خانواده دارند با آن خودشان را روایت می‌کنند هم دست از سرت برنمی‌دارد؛ از حضورشان و از روابط‌شان ‌لذت می‌بری!

 رسول کاهانی چطور توانسته این تضاد احساسی را همزمان در اجرایش داشته باشد؟ آنهم در شرایطی که یکی کاملا بیرونی و دیگری عمیقا درونی‌ست؛ و هرچند تقابل‌شان با آن داستانی که یکی از پسرها از واقعیت مرگ روایت می‌کند، احتمالا در همه‌ی تماشاگران درونمایه‌ای ساده، عمیق، شاعرانه و واقعی از تقابل ناگزیر زندگی و مرگ را ترسیم خواهد کرد. 

تمام این رویدادهای شیرین و تلخ در شکستن خط فرضی، در کنار هم به زیبایی روایت می‌شوند تا این چند خط پایانی همه‌شان را به چالش بکشد؛ که شاید آن‌همه تلاش زنده‌ها برای تصمیم‌گیری درباره‌ی مرگ کامل مادر را به سخره می‌گیرد؛ شاید تصور جدی و دور ما از زندگی را عمیقا به‌چالش می‌کشد؛ شاید دارد فلسفه می‌کند و می‌خواهد یک‌مرتبه با برگرداندن ورق اتفاق، غافلگیرمان‌ کند؛ مسئله را معکوس می‌کند. ناگهان زندگی فرزندان درست در نقطه مقابل مرگ مادر، مسئله می‌شود. و شاید... شاید...

رسول کاهانی در درام رئالیستی غم‌انگیزش، می‌خنداند و وضعیت تصمیم‌گیری درباره‌ی مرگ را به درون‌مایه‌ای تاویل‌پذیر درباره‌ی زندگی تبدیل می‌کند و مسیری که برای عمق بخشیدن به این محتوا طی کرده، فوق‌العاده است. محیط زیست و خانواده‌ای که پدرشان تازه فوت کرده بود و خانه‌شان از دست رفته بود، عالی بود. این یکی حتی از قبلی هم بهتر است. این تئاتر رسول کاهانی دیدنی‌ست. از آن لذت خواهید برد. حتما آن‌را ببینید. کاهانی با زبان و گفتار دراماتیک این لذت را در تماشاشگر ایجاد کرده است؛ او دارد متخصص زبان نمایشی می‌شود. ببینید آن دیالوگ‌های ظاهرا‌ کم‌ارزشی که از سیگار کشیدن ساده و کم اهمیت شروع می‌کند و پرورش می‌دهد در پایان چطور با صحنه‌ی کوتاه روشن کردن سیگار پرستار تمام می‌شود؟! و زبان را به یک عنصر موقعیت‌ساز تبدیل می‌کند که در کنار رویدادها خودش هم روی‌ می‌دهد و دراماتیک می‌شود و حتی کمدی ایجاد می‌کند بدون اینکه خودش به صورت مستقل خنده‌دار باشد! این پرورش جزئیات و دراماتیک کردن‌شان در اجرای شکستن خط فرضی فوق‌العاده ا‌ست. کاهانی این کار را دارد استادانه انجام می‌دهد؛ خوب می‌نویسد و خوب هم آن را اجرا می‌کند.

مهدی نصیری-کانون ملی منتقدان تئاتر