در حال بارگذاری ...
درباره‌ی نمایش «خانه های اجاره ای» - نقد مهمان

ناهملتی بر پشت بام اجاره ای

وحید محمدخانی - «خانه‌های اجاره‌ای» اثر کارگردان خلاق سیرجانی، مازیار رفعتی اساسا کار خوش نقدی است، کارگردان کوشیده است تا در جز جز بنای نمایش با منطق روایی به جا پیش برود و همین باعث شده است در میان انبوه آثاری که امسال دیده ام اثری شایسته بحث باشد .

درباره‌ی نمایش «خانه های اجاره ای»

ناهملتی بر پشت بام اجاره ای

نویسنده و کارگردان : مازیار رفعتی (تئاترشهر کرمان)

وحید محمدخانی - «خانه‌های اجاره‌ای» اثر کارگردان خلاق سیرجانی، مازیار رفعتی اساسا کار خوش نقدی است، کارگردان کوشیده است تا در جز جز بنای نمایش با منطق روایی به جا پیش برود و همین باعث شده است در میان انبوه آثاری که امسال دیده ام اثری شایسته بحث باشد .

تزلزل در برج و باروی آرزو های پدرانه شخصیت آزاد ( شخصیتی با کارکرد معنایی اسمش ) با روح هملتِ پدر وجه اشتراکی است که نویسنده در پیوندی اسطوره ای سعی و تلاش پسرانه حافظ را به مبارزه ای هملت وار فرا می خواند اما این ناهملت ، نه تنها پدرانگی کلاسیک را بر نمی تابد بلکه در خون شویی صلح آمیز قرن بیست و یکمی مادرش رگه های فمینیستی متعادلی دارد .

نویسنده در نخستین گام معرفی شخصیت های نمایشش در میانه های گفتارِ کاراکتر ها نام شخصیت ها را به ما عرضه می کند و مادام که گره گشایی داستان اتفاق می افتد تمامی نام ها، دیگر ویژگی صاحبانشان را یدک نمی کشد بلکه همه در حال افول دراماتیک ستیز و سرنوشت هستند . به همین خاطر خانه های اجاره ای هملتی است که هملت نیست زیرا که در موقعیتی تدافعی کسی به نیت انتقام برنمی خیزد و از این رو فراتر از مسئله افغان ها یا زن که رویه اصلی نمایش است ، درام اثر در دسته درام های دادگاهی معمایی و با چاشنی جنایت جای دارد . خانه های اجاره ای مسئله دارد و همین رویکرد فکری درستش بعد از نمایش شما را رها نمی کند . ناتورالیسم خانه های اجاره ای از درد برخاسته و بساط آشنایی با درد کشیده ها و به حاشیه رانده شده های جامعه را فراهم می کند .

جفای هنری در حق همچین سوژه ای نوشتن متن ادبی پیرامون موضوع است زیرا که سطح درد را تقلیل می دهد . طرح و داستان خانه های اجاره ای به جاست و ایده به واقع از جامعه جلوتر است .

 در حالیکه نویسنده اثر ، کارگردان اثر است طراح صحنه نمایش نیز هست و در ایجاد یک پارادایم معنایی به خوبی نمایشش را روایت می کند . طراحی صحنه خانه های اجاره ای مانند یک بازیکن بازیساز فوتبال در سایه همه کار برای تمام اجزای اجرا می کند ولی ممکن است به چشم نیاید. در ادامه بیشتر بدان خواهم پرداخت .

متن خانه های اجاره ای وامدار آثار قبلی رفعتی است اما دغدغه مندتر از متون پیشین اوست . یک سوم ابتدایی نمایش ، شیوه دیالوگ نویسی با بمباران اطلاعاتی کمی ضد قصه می شود و دیالکتیک نسبتا قوی ندارد ،چون میخواهد کنش پیش آغازین خود را به سرانجامی برساند و در ساختار الگوی سه پرده ای خود زیر ساخت دو سوم بعدی را فراهم کند که خب در متن همین یک سوم و بیان تند و حسی دو بازیگر کمی کار را برای فهم سخت می کند ولی از زمان ورود کاراکتر معتمد صحنه متعادل و اساس گره افکنی ها و گره گشایی ها منطقی تر میشود و البته که در کلیت دیالوگ نویسی ها به زبان معیار افغانی و دراماتیزه کردن آن ها باید توجه کرد و جای درنگ دارد .کنش های متنیِ اثر ناتورالیستی است که می کوشد اتمسفر یکدستی ارائه دهد اما بر خلاف توالی ظاهری قضیه تمرکز بر چندجای قصه عوض و متن اپیزودیک میشود و گره ش می ماند تا صحنه یکی مانده به  آخر تا نمایش دستش خالی نباشد . گواه این نکته وجود شخصیتی در حالت زیست نباتی است که هر گاه نیاز باشد سرفه ای می کند التهابی به صحنه اعمال می کند، دچار بحران جسمی می شود، کاراکتر های دیگر را آشفته می سازد و ماجرا عوض می شود و این هنر چیدمانی نویسنده را می رساند .

بازی بابا کلانی که در طول نمایش مدام بر تختی مندرس آرمیده است و گهگاهی فقط با یک سرفه مسیر داستان را تعویض می کند یک کلاس درس بازیگریست . بالاتر از بازی تکنیکی معتمد و آزاد یا بازی حسی مستوره و حافظ ، بازیگر بابا کلان مجدد برای من ثابت کرد نقش کوچک و بزرگ نداریم بلکه بازیگر کوچک و بزرگ داریم . امید نورزهی که مطابق بر آنچه شنیدم نابازیگر و کار اولی است جوهره بازیگری را به نمایش گذاشت . ناگفته نماند عباس خاکسار بازیگر نقش آزاد نیز با زبان بدن و زبان چهره عالی پدری افغانی را به درستی شکل می دهد و عرضه می کند .

موسیقی نمایش با آنکه از ساز رباب افغانی استفاده می کند و لحنی دری دارد اما لهجه اش ایرانی ست و تقریبا یاری خوبی می رساند . البته که انتخاب و پخش دو قطعه موزیک ظبطی دقیقا نیاز نمایش بود. همانطور که در ابتدای نوشتار قید شد کارگردانی و طراحی صحنه به موازات هم اجرا را پیش می برند. طراحی صحنه در خدمت میزانسن است و به زعم من در ابتدای قصه چیزی فراتر از یک عنصر نمایشی. اساسا پایان یک نمایش در ابتدای آن نهفته است ؛ رفعتی با ساخت طراحی صحنه سه پرسپکتیویی در فرمی سه ضلعی سه کاراکتر اصلی را به جان هم می اندازد اما تمرکز اصلی را بر بلاکینگ های طول نمایش از دست نمیدهد و پخته و حساب شده هدایت می کند . هر چند یکی دو تصویر نمایش حلقه اتصال ناخوشایندی را در ذهن جاری ساخت ولی قابل چشم پوشی است . اما انطباق طراحی کارگردانی و طراحی صحنه ابتدای کار فشرده ای به یادماندنی از کلیت کار بود که شخصیت مستوره در عمق پرسپکتیو راست ملافه های پهن سفید را از طناب پایین تا بالا به ترتیب ابتدا تا کرد و سپس جمع . عریانی حقایق قصه از پس همین ملافه های یکدست سفید که از گستردگی به تنگنایی به عمق سیاهی رسانیده شد و طناب ها که همانند توابع ریاضیات با فرمی خاص بسته شده بودند همان رمزنگاری کارگردانی بود که مدت ها بود در اثری ندیده بودم و من مخاطب را به خوبی به چالش کشاند .

خانه های اجاره ای کاری خوش ساخت و فرایند محور است که تن به فرم سازی جشنواره ای نداده و راه خودش را رفته است .

وحید محمدخانی (هنرجوی کارگاه نقد تئاتر کانون ملی منتقدان تئاتر ایران) 




نظرات کاربران