درباره نمایش " کشتی نوح"
پسر نوح با بدان ننشست، مجبور شد مجبور!!!!
علی جعفری فوتمی - داوود نامور مدیر تماشاخانه نوفل لوشاتو گفت : "علی نمایش کشتی نوح را هم حتما ببین. خیلی خوبه". رفته بودیم نمایش " فرش ایرانی " را در نوفل لوشاتو ببینیم (که نمایش خوبی بود و بعدتر درباره اش حتما می نویسم). بعد از فرش ایرانی منتظر ماندیم و کشتی نوح را هم دیدیم.
پسر نوح با بدان ننشست، مجبور شد مجبور!!!!
یک یادداشت درباره اجرای نمایش " کشتی نوح" به کارگردانی امیرعلی تقی زاده در تماشاخانه نوفل لوشاتو
علی جعفری فوتمی – عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران
داود نامور مدیر تماشاخانه نوفل لوشاتو گفت : "علی نمایش کشتی نوح را هم حتما ببین. خیلی خوبه". رفته بودیم نمایش " فرش ایرانی " را در نوفل لوشاتو ببینیم (که نمایش خوبی بود و بعدتر درباره اش حتما می نویسم). بعد از فرش ایرانی منتظر ماندیم و کشتی نوح را هم دیدیم.
1- تئاتر خوب می تواند تماشاگرش را هیجان زده کند، جوری که با میل واشتیاق فراوان دلش بخواهد بعد از اجرا با دیگران درباره نمایشی که دیده حرف بزند، آنهم در شرایطی که انبوه نمایش های مزخرف و به قول محسن خیمه دوز" تئاترفارسی" احاطه مان کرده است. کشتی نوح هیجان زده مان کرد از بس که خوب بود، همه چیزش درست و به اندازه بود. بعد از نمایش مدتها درباره اش گپ زدیم.
2- چه کسی می گوید دوره تئاتر رئالیستی کلاسیک ارسطویی گذشته است؟ بشری که از آدم ابوالبشر تا همین حالا وقطعا تا قیام قیامت مسحور و شیفته قصه گفتن و قصه شنیدن است از تئاتر رئالیستی کلاسیک ارسطویی خسته نخواهد شد. "کشتی نوح" در نمایشنامه و در فرم اجرا با همین قرارداد پیش می رود. روایت یک قصه اجتماعی واقع گرا از زندگی یک طبقه فرودست که با هوشمندی به تمثیلی تاریخی گره خورده است.در همان گپ و گفت های بعد از نمایشی دوستی پرسید آیا نمی شد در روایت و اجرا تمهیداتی اندیشید که اجرای نمایش انقدر کلاسیک از آب درنیاید؟ پس نگاه خلاقانه کارگردان کجاست؟ به گمانم پاسخ کاملا روشن است: اگر بپذیریم فرم اجرا تابعی از محتوا ( نمایشنامه) است و کارگردان بنا به دانش و تجربه و البته قریحه و سلیقه فرم اجرایی را انتخاب و طراحی می کند، انتخاب امیرعلی تقیزاده دقیق و درست و کاملا به جاست. از نظر من هر تغییری در این فرم چیزی بیش از ادا و اطوار برای فریفتن تماشاگر نخواهد بود.
3- نمایشنامه کشتی نوح را محمود احدی نیا نوشته است. احدی نیا که پیش از این با نگارش نمایشنامه هایی همچون سیزده بدر وخاک سفید علاقمندی اش به رئالیسم اجتماعی را نشان داده بود حالا به سراغ یک خانواده هنرور (سیاهی لشکر سینما) رفته است. بن مایه داستان البته تازه و بدیع نیست. آدم هایی در فشار و سختی که در نهایت ناچار به تصمیم گیری می شوند و علی رغم تلاش برای رویارویی با قدرت ( هرچه که هست) در هم می شکنند.۳- اما احدی نیا در نمایشنامه کشتی نوح سوال مهمی مطرح می کند آیا این گزاره که از آدمهای خوب همواره فعل خوب سر می زند و از آدمهای بد فعل بد الزاما همیشه صحیح و حکمی لا یتغیر است؟ احدی نیا برای پاسخ به این سوال تمثیل کشتی نوح را وارونه میکند چه کسانی بر کشتی نوح سوار می شوند؟ آنکه در نهایت از سوار شدن باز می ماند اتفاقا نه با بدان نشسته است و نه خاندان نبوتش گم شده است. آن صحنه درخشان پایانی را از یاد نبردنی است.
4- همه چیز به جا و به اندازه و فکر شده است. چه در نمایشنامه و چه در اجرا . قصه دقیق و هوشمندانه پیش می رود و ما قدم به قدم با کاراکترها آشنا می شویم طراحی صحنه درست و کاربردی است و تماشای بازی بازیگران لذتبخش است بازیگران نمایش به اندازه بازی میکنند و در رفت و آمدهایشان روی صحنه ذره ای خودنمایی نیست به ویژه مهدی یگانه بازیگر نقش جمال که اتفاقا در خود دامی بزرگ برای خودنمایی روی صحنه دارد. از همین روست که تماشاگران به اجرا می پیوندند و آنچه می بینند را سراسر باور می کنند.
این روزها ، روزهای خوبی برای تئاتر نیست. مدیریت واژگون تئاتر در اداره کل هنرهای نمایشی و شرایط اقتصادی حاکم بر بازار هنر، به ویژه در تئاتر تولید و عرضه تئاتر قابل تماشا را از همیشه سخت تر کرده است. در تنگنایی که در بسیاری از به اصطلاح تئاترها گنجشک را به جای قناری رنگ کرده و به خورد تماشاگران میدهند و مدیر اداره کل هنرهای نمایشی هم ظاهرا هیچ درک و دریافتی از صندلی مدیریتی که بر آن نشسته است ندارد تولید و اجرای نمایش کشتی نوح غنیمت است.