دربارهی نمایش «چخفته»
فرآیند سطحی کردن
دربارهی نمایش «چخفته»
فرآیند سطحی کردن
سعید محبی - «چخفته» تلاش میکند تا روایتی را با کمک شخصیتهای داستانها و نمایشنامههای آنتوان چخوف بهاجرا بگذارد. نمایش چند دقیقه پیش از مرگ دایی وانیا را محور قرار داده است. این کارکتر و آنچه در ذهن دارد بهانهی روایت داستانها را فراهم میکنند و قطار وسیلهای میشود تا شکا نمادیناش بستر لازم برای عبور از داستانها و ورود به اپیزودهای مختلف فراهم باشد.
«چخفته» چقدر مستقل از چخوف است و چقدر به آن وابسته است؟ این شاید مهمترین سوالی است که در مواجهه با اثر از خودمان بپرسیم. اجازه بدهید طور دیگری به آن نگاه کنیم؛ فرض کنیم که هیچکدام از نمایشنامهها و داستانهای چخوف را نخواندهایم. چقدر از رابطهی میان شخصیتها و آدمهای داستان «چخفته» سر درمیآوریم؟ پاسخ روشن است. خیلی کم. ما حتی داستان رویابافیها و خاطرات عاشقانهای که خود وانیا دارد مرور میکند را متوجه نمیشویم. چون هر رویداد و صحنهای از آن مستقل از منبع اصلی اقتباس کامل نیست. رویدادها عواطف و احساساتی هستند که برای درک آنها باید نمایشنامه را خوانده باشیم. در مورد شخصیتهای دیگر و قصههایشان هم همینطور! بخشی از مسیر پرداخت کارکترها در این نمایش وابسته به آثار چخوف است باید از قبل نینا را در مرغدریایی خوانده باشیم و او را بشناسیم که اینجا بتوانیم درکش کنیم.
شاید بهترین نوع اقتباس آن باشد که اثر درعین بهرهگیری از مولفههای اثر اولیه بتواند چارچوب مستقلی برای خودش نیز تعریف کند. «چخفته» نتوانسته است اینکار را بکند و به شدت وابسته به آثاری است که دست بهکار اقتباس از آنها شده است. شاید اگر این سوررئالتهی وانیا فقط میشد محور اقتباس میشد که انتظار یک اثر مستقل را در صورت پرداخت یک قصه مستقل از آن داشت. اما حالا این اتفاق نیفتاده است.
اتفاقا فرزانه محمدحسین چخوف را در نمایشنامهاش به سطح آورده است. آدما بیشتر از آنکه تحلیلپذیر باشند و عمق داشتهباشند و خوانش شده باشند در این نمایشنامه به سطح آمدهاند. خواستههایشان، نیازهایشان و از همه مهمتر عشقی که تم اصلی ارتباط میان آنهاست به سطح آمده است. درواقع متن جدید همه چیز را تم و موضوع و محتوا گرفته تا زبان و شخصیتپردازی چخوف را سطحی کرده است. آن را از معنا خالی کرده و در عوض یک عاشقانهی زیبا شده در اجرا را به مخاطبش تحویل میدهد.
اشکان پیردلزنده در جریان تولید این متن و اجرایی کردن آن خیلی از نویشندهاش جلوتر است. همین حالا هم چیزی که ما را به عنوان تماشاگر با اجرا همراه نگه میدارد اجرای زیبای اوست که هرچند توقفهای زیادی دارد اما چشمنواز است و کاری با ما میکند که دستکم فضای کار را دوست داشته باشیم.
سعید محبی (عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران)