دربارهی نمایش «حرفهای»
شعار دادن و رها کردن قصه
دربارهی نمایش «حرفهای»
نویسنده و کارگردان: وحید منتظری
سعید محبی - «حرفهای» دربارهی تقابل سیاستمداران و عملکرد آنان نسبت به مردم در سطح جهان، حرفهایی دارد و زبان کمدی به مباحثی میپردازد که پشت پردهی تصمیمات ابرقدرتها و منافع آنان را، رو می کند. جاستین بومانت افسری نظامی که شهر و خانوادهاش را در اثر حملهی نظامی دشمن از دست داده، دست به گروگانگیری در میدان مین میزند تا صدایش را به مردم جهان برساند.
ساختن یک چنین جهانی در دل یک ساختن که مناسبات و قردادهای منطقاش را میتواند برروی موقعیتی خیالی ترسیم کند کار چندان دشواری نیست. یک چنین تراژدیای را بهراحتی میتوان به زبان کمدی اجرا کرد. قواعدش هم معمولا چون در ساختاری ساده تعریف میشود به راحتی تعیین میشوند و بهراحتی هم میتوان آن را باور کرد و پذیرفت. تولید متن و اجرای چیزی مثل «حرفهای» خیلی ساده است. شیوهای که نمونههای باکیفیت مشابه آن را مثلا مروژک در سبک پرداخت نوشته است. اما رویه چندان متداولی در تولید تئاتر در جهان نیست. در ایران اما خیلیها آن را امتحان کردهاند. رویه انتقادی آنهم ابعاد پیچیده انسانی و اجتماعی مثل درام «بیرون پشت در» پیدا نمیکند؛ چون اساسا دغدغهی طرح مسئله به آن شکل را ندارد. چیزی را هم قرار نیست در قالب یک اجرای تمام عیار نمایشی از محتوایش در ذهن به جا بگذارد.
«حرفهای» یک وضعیت ساکن نمایشی در میدان مین میسازد و آن را تبدیل به یک موقعیت کم ارزش دراماتیک میکند؛ بهجای همهی کارهایی که میتوانست انجام بدهد تا ارزشمند شود، سعی دارد بخنداند در میان بازیهایی که برای کمدی ساختن انجام میدهد مدام شعار سیاسی میدهد. حتی ابعاد انسانی تحلیلاش نسبت به موضوع هم که کمتر است، باز رنگ و بوی شعار دارد تا تحلیل و تمایل به شناخت ایجاد کردن.
خیلی راحت میتوان یک چنین موقعیتی را در جهان داستان اسجاد کرد اما مهم ایناست در ادامه چگونه بتوانیم از خود موقعیت برای تولید موقعیتهای باکیفیت بعدی استفاده کنیم. این کاری است که حرفهای انجام نمیدهد. میخواهد چیزی درباره قدرتهای سیاسی بگوید و آنرا مورد انتقاد قرار دهد؛ داستان گروگانگیری در میدان مین را بهانهی این شعار قرار میدهد و تقریبا از همان ابتدای نمایش شروع میکند به نقد کردن وشعار دادان تا پایان کار. تنها ترفندش برای نگه داشتن توجه مخاطب هم کمدی است. کمدیای که البته این هم خوب پرداخت نشده و نمیتواند بخنداند. برای اینکه در چنین فضایی کمدی نه در متن و نه حتی در اجرا بهخوبی جا نیفتاده است. بازیگران هم با همه تلاشی که دارند میکنند چیزی بیشتر از اینکه میبینیم نمیتوانند به آن اضافه کنند.
سعید محبی (عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران)