دربارهی نمایش «کابوسهای آنکه نمیمیرد» (نقد مهمان)
طعم خوش ایستاده مردن
طعم خوش ایستاده مردن
«کابوسهای آنکه نمیمیرد» اجرای قابل قبولی دارد. سبک اجرایی همخوان با خط داستان، طراحیصحنه و دکور متناسب با فضا، انتخاب درست موضوع نمایش باتوجه به مقتضیات زمان، از جمله جنبههای مثبت این اجرا محسوب میشود. از دیگر نقاط قوت این نمایش کارگردانی ساده و درعیمحال درست در راستای حفظ خط تراژیک داستان است. اما در کنار اینها مشکلاتی نظیر ترکیببندی صحنه به یکسو و حرکات تکراری معنازده از سوی دیگر، مشکلاتی هستند که رتبه این نمایش را از عالی به خوب تقلیل میدهند.
سبک اجرایی «کابوسهای آنکه نمیمیرد» تلفیقی از واقعگرایی و گزارهگرایی است. استفاده ممزوج از این دو مکتب، باعث شده که نمایش، ریتم و تمپوی مناسبی را در سراسر اجرا داشته باشد و دنبال کردن خط داستان خسته کننده نباشد. اجرا نادر فلاح واقعگرایانه است اما، نقاط کلیدی مناسب ورود به سبک گزارهگرایی برای شناخت فعل و انفعلات ذهنی قهرمان اصلی داستان هم در کنار این رئالیسم، درست شناخته شده و باعث شناخت بیشتر فضای حاکم بر نقش و بهموجب آن، شناخت بهتر روحیات قهرمان شده است. استفاده از گزارهگرایی در «کابوسهای آنکه نمیمیرد» هوشمندانه است؛ چراکه همسو و در تجانس با تم مبارزهطلبی غالب بر نمایش است؛ همانگونه که فرهاد ناظرزادهکرمانی در تعریف گزارهگرایی نوشته: «گزارهگرایی شخصیت اصلی را، انسان خشمگین مبارزهطلبی جلوه داده که در برابر تسلط جامعه، ماشین و هر نیروی هیولاآسای خارجی، به وساطت عقل و عمل ناقص و مخدوش خود، در محیطی که یگانگی، انسجام، تجانس و مهمانپذیری خود را از دست داده، به مبارزه برمیخیزد.». نتیجتاً درمییابیم که تلفیق دو سبک واقعگرایی و گزارهگرایی در این نمایش، با واکاوی روانی شخصیت اصلی و حتی شخصیتهای دیگر نیز همگرایی دارد و انتخابی مناسب برای سبک اجرایی این نمایشنامه است. تعویض نور و صحنه در لحظات تعویض سبک، نمایانگر ورود و خروج از جهان واقعی و گزارهای است.
صحنهآرایی، دکور و طراحی لباس از دیگر جنبههاییست که نقطه قوت و نیز ضعف «کابوسهای آنکه نمیمیرد» محسوب میشود. دکور هرچند ساده و غیرتجملاتیست اما جذبه بصری خوبی ایجاد میکند که باعث پویایی و جلوگیری از رخوتناکی آن در ارتباط با صحنه میشود. طراحی نور نیز در شکل دادن فضای کلی نمایش و فاصلهگذاری جهانهای واقعی و ذهنی، توانسته نقش خوبی ایفا کند؛ چراکه این دو جهان را از هم متمایز نموده و جلو ابهام و گنگی را گرفته و بر سبک اجرایی صحه میگذارد. البته؛ ویژگیهایی چون چینش جهت دکور بهسمت راست صحنه و عدم توجه به ناپیدا بودن بازیگران نزدیک به پشت صحنه در برخی قسمتهای اجرا و زاویه نامتناسب برخی منابع نوری هم میتواند از اشکالات صحنهآرایی این نمایش باشد. طراحی لباس نیز گرچه بیآلایش، ولی همسوی زمان رویداد داستان و اشخاص و فضای نمایش است.
موضوع انتخاب شده برای این نمایش باتوجه به مقتضیات زمانه و شرایط کنونی جامعه، از جمله نکات قابلتوجه است که کارکرد صحیح تئاتری دارد. فردریش شیلر میگوید:«دیدن چیزی در مقابل چشمان ما همیشه قدرتمندتر از توصیف است. اگر از صحنه برای نمایش حقایق استفاده شود، درک آن را افزایش میدهد.» «کابوسهای آنکه نمیمیرد» همانطور که تاریخ را بازگو میکند، با کمک تکرار چندباره اتفاقات و رویدادهای مشابه در بازه 80 ساله عمر قهرمانش، میگوید: «اگر رشادت نورزیم، تاریخ فلاکتبار مدام تکرار میشود و هیچ گریزی از آن نخواهد بود.». این نمایش اگرچه گاهگاه ناامیدی تزریق میکند؛ مثلا با نمایش قتل ناجوانمردانه و خون به ناحق ریخته شده برخی شخصیتها و یا پیروزی جهل بر خرد، اما رشادت و ایستادگی پای اندیشه و پافشاری روی حق و راستی را هم نمایش میدهد. استناد به تکرار صحنههای ایستاده مردنهای بسیاری از شخصیتهای این داستان. اگرچه کلیت اجرا یک شعر شعاری زیباست، اما توانسته با تزریق حجمه زیادی از اطلاعات تطبیقپذیر، فضایی تراژیک بسازد که مخاطب را به پرسشگری و تامل وامیدارد.
فضای تراژدی حاکم بر اجرا، بهخوبی در سراسر نمایش حفظ میشود. دیالوگ و نور و قابها به یارای یکدیگر، صحنههای مختلفی خلق میکنند که احساسات را، به کمک تصاویر و حرفهایی گاه تکراری و آشنا، جریحهدار میکند. چاشنی طنز تلخ استفاده شده در نمایش، خوش موقع و بهاندازه است که باعث میشود، لحظاتی احساس آسودگی حسی رخ دهد و فرد، متحمل فشار زیاد و مستمر تراژیک و تقطیع همبستگی احساسی با نمایش نگردد و بهخوبی با فضای کار درآمیخته و به ایتذال نمیگراید.
«کابوسهای آنکه نمیمیرد» نمایانگر کابوسیست که با ترس و فراموشی به جان زندگیمان خواهد افتاد! کلیت کار از لحاظ محتوا و نیز فرم، همسو و همگراست که اجرای خوبی را رقم میزند. نکات ذکر شده در بخشهای بالا اشاره دارد که اجرای «کابوسهای آنکه نمیمیرد» نمره خوبی را کسب میکند، هرچندکه اشکالانی نیز در آن وجود دارد.
هلیا کوشکی (هنرجوی کارگاه نقد تئاتر – کانون ملی منتقدان تئاتر ایران)