در حال بارگذاری ...
درباره‌ی نمایش «موکت‌بر»

وقتی طبیعت انتقام می‌گیرد

نویسنده و کارگردان: مجید کاظم‌زاده‌مژدهی

وقتی طبیعت انتقام می‌گیرد

مهدی نصیری

«موکت‌بر» درباره‌ی عقوبت عمل و نتیحه رفتار است. می‌خواهد بگوید عملی که امروز انجام می‌دهیم در طبیعت زندگی انسان عقوبتی دارد که تاوان و پاداش‌ش را در همین جهان دریافت می‌کند. رویدادش را با همین رویکرد انتخاب کرده است. اصلا نگاهش به سمت طبیعت است. نمایش در شهری هم تولید شده که طبیعت‌ش سال‌هاست دارد قربانی زمین‌خواری می‌شود. درباره کسی است که زندگی‌اش را فدای محافظت از طبیعت کرده و در این راه کشته می‌شود.

موکت‌بر نمایش خوبی است. در ادامه اجراهای مژدهی و گروه‌ش تابع قواعدی از تئاتر رئالیستی است که تمایل دارد از رئالیسم صرف کمی فاصله بگیرد. مسئله‌محور است و در تلاش است تا به مسائل جغرافیایی که در آن تولید می‌شود بپردازد. حال و هوای گیلان را دارد و به موضوعات مربوط به شهر و زیست‌بوم محل تولیدش بی‌توجه نیست. کارهای مژدهی و گروهش شناسنامه‌دارند. می‌توان آن‌ها را شناخت و براساس مولفه‌های خودشان مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. اما «موکت‌بر» با بقیه تئاترهایی که تا‌به‌حال از مژدهی و گروه‌ش دیده‌ام کمی تفاوت دارد. مثل آن‌ها ساده و متمرکز نیست. بله، اگر بخواهم در مورد «موکت‌بر» به یک ضعف در متن و اجرا اشاره کنم، همین است. متمرکز نیست. بر‌روی مسئله‌اش و بر روی شیوه‌ی اجرایی‌اش تمرکز ندارد. از آن سادگی و کامل بودن آثار دیگر مژدهی هم کمی فاصله گرفته است. نمی‌دانم دلیل آن چیست. اما با توجه به این‌که مسئله و رویدادها و قصه‌اش را خیلی کش می‌دهد و با توجه به تمایلی که در استفاده از شوخی‌ها و خنداندن تماشاگران دارد، فکر می‌کنم که گروه اجرایی قصد دارند تماشاگرپسندتر باشد. انگار که بخواهد قواعد دیگری را در تولید به کارش تحمیل کند. اما «موکت‌بر» در شوخی‌هایش موفق نیست. شوخی‌هایش زیاد هستند. تمرکز و توجه را از مسئله اصلی و رویدادهای محوری می‌گیرد. منظورم آن گفتگوهای طولانی میان پدر و پسر است که هم زیاد هستند و هم اینکه درشان شوخی‌هایی هست که نمی‌خنداند. پس تاثیری که می‌گذارد این‌ست که تماشاگر از شنیدن و دیدن‌شان خسته می‌شود و حوصله‌اش سر می‌رود.

محمد رسائلی بازگیر ثابت نمایش‌های مژدهی است. بازیگر بسیار خوبی هم هست. اتفاقا در فضای کارهای رئالیستی همیشه از پس تنوع نقش‌ها هم برآمده. اما در این‌یکی تلاش‌ش برای ارائه کاریکاتور نقش به نتیجه نمی‌رسد. به‌ویژه آنکه پاتنر جوان‌ش در ارتباط با نقش او نتوانسته بده‌بستان خوبی با او داشته باشد. رسائلی در «موکت‌بر» روی صحنه تنهاست. داستان و رویدادها طوری نوشته شده که همه‌شان را باید خودش به تنهایی اجرا کند. آن‌جاهایی هم که شخصیت و بازیگر مقابل‌ش باید به کمک او بیاید باز تنها می‌ماند. بازی نمی‌گیرد تا در ارتباط با آن نقش‌اش را ارایه کند. به‌ویژه در مورد شوخی‌ها و طنز کار که با بازی حسی و درون‌گرای او کمی متفاوت است.

«موکت‌بر» نمایش خوبی است که موضوع متفاوت و تازه‌ای را در قالب یک داستان دراماتیک مطرح می‌کند. تلاش می‌کند تا مسائل مختلفی را مطرح کند و به چالش بکشد. در ظرف زمانی‌ای که برای طرح مسائل‌ش انتخاب کرده است انگار مجبور شده تا با پرداخت طنز مخاطب را همراه نگه دارد و در این زمینه متاسفانه موفق نیست. اما علیرغم همه این ویژگی‌ها کار مژدهی و گروه‌ش را به واسطه همین رویکرد متفاوت موضوعی که پردازش آن در قالب ساخار داستان دراماتیک دشوار هم هست، باید مورد تحسین قرار داد.




نظرات کاربران