دربارهی نمایش «دوستان کمدی» نوشتهی گابو راسوو به کارگردانی بابک توسلی
مصرف کردن آدمها
مهدی نصیری
دوستان کمدی یک نمایشنامهی متوسط امروزی است که باید به واسطهی درک موقعیت اجتماعی فرد در جهان معاصر معنایی را گسترش دهد و با توسل به گسترش این معنا با تجربهی مخاطب امروزی به اشتراک گذاشته شود. مصرفگرایی، تنهایی، قدرت، پول، معنای زندگی و... همهی اینها در دوستان کمدی به چالش کشیده میشوند. چطور داریم زندگی میکنیم همان چیزی است که در دوستان کمدی ذهن و فکر ما را قرار است به چالش بکشد.
ژاک و اودیل، زوج نسبتا مرفهی هستند که از زندگی تنگاتنگ زناشویی خود خسته شدهاند و تصمیم میگیرند رابطهی خود را با خرید دوست از فروشگاه، که یک زن و شوهر جوانند، درمان کنند. و از آنها بهعنوان دوستانی که سرگرمشان میکنند، بهرهببرند. و چنانکه در قرارداد خرید ذکرشده، تنها کُمدی برای اقامتشان کافیست، فضایی که جای درازکشیدن یک نفر را دارد. با اینحال، افراد زیادی که دچار فقر مالی و بیخانمانی هستند، ترجیح میدهند دوستان کُمدی باشند تا آوارگان بیسرپناهِ خیابانی، حتی اگر از باقیمانده غذای صاحبانشان تغذیه کنند.
جنون مصرفگرایی و تنهایی انسان معاصر آن چیزی است که گابو راسوو در نمایشامهاش آن را مورد تمسخر قرار میدهد و نقد میکند. رویداد به همان اندازه که برای مخاطب امروز میتواند دور از ذهن باشد، باورپذیر و جدی است. تجربهی زیستی ما در جهان معاصر هر چند هنوز به جایی نرسیده که دوست اجاره کنیم و آدمها را برای معاشرت و وقت گذرانی بخریم اما به اندازه کافی مصادیق مشابه آن را با خود به همراه دارد. میتوانیم چیزهای زیادی شبیه به این را در اطرافمان درک کنیم. دنیای امروز به گونهای دیگر این تنهایی و خشونت را دارد وارد عادتهای زیستیمان میکند. ببینید ژاک و اودیل چطور از مزیتهای دوستهای اجارهایشان صحبت میکنند. آنها بهدنبال الگوهای متفاوتی از ارتباط و معاشرت در جهان هستند. الگوهایی که خواه ناخواه تابع شرایط زمانه و دوران ماست. بدون احساس مسئولیت، مقطعی، خودخواهانه، از سر تفنن و بیارزش و از همه مهمتر؛ با دیدی کاملا مصرفگرایانهی. در این جهان هیچ چیز معنا نمیشود و اصلا پدیدهها، رفتارها و ارتباطات واجد ارزش و معنایی نیستند. همه همهی پدیدههای این جهان گویی صرفا برای مصرف شدن تعریف شدهاند. در نمایشنامهی راسوو طبقه اجتماعی و اقتصادی هم چندان تفاوتی ندارد؛ چه ژاک و اودیل از سر بطالت و روزمرگی وسیلهای برای وقتگذرانی و سرگرمی اجاره کردهاند و چه دوستان کمدیشان که برای جا و غذا تن به این ذلت و بردگی اجارهای دادهاند.
به نظر نمیرسد که بابک توسلی در زمینه کارگردانی و اجرای «دوستان کمدی» با چالشهای زیادی مواجه بوده باشد. اجرای او علاوه بر طراحی سادهاش از فضا بازیگرانی دارد که توانستهاند ریتم و ضرباهنگ ایجاد کنند و قصه را هم روایت کنند. نکتهی چشمگیر دیگری در مورد اجرای «دوستان کمدی» وجود ندارد. بنابراین آنچه در موردش مهم مینماید روایت همان قصه و نقد ژرفساختی روایتی است که بخش مهمی از چالشهایش را باید در محتوای آن مورد جستجو قرار داد. هشداری دربارهی جهانی که دارد خالی از معنا و ارزش میشود و هر چیزی در آن میتواند صرفا از بعد مصرفگرایی ارزش داشته باشد. حتی خود آدمها. همینقدر جدی، کوتاه و وحشتناک!