دربارهی نمایش «تاکسیدرمی» بهکارگردانی مجتبی رستمیفر
هنر جور دیگر دیدن
بابک فرجی
همیشه باید راهی برای جذب کردن وجود داشته باشد، حتی اگر داستان و مفهومی که میخواهی در تئاتر مطرح کنی را تماشاگرت قبلا شنیده باشد. هر چقدر این داستان جنگ با ویرانیها و تنهاییها و رنجهایش در جهان تکراری باشد، هنرمند تئاتر راهی را برای بیان متفاوتاش پیدا میکند. مجتبی رستمیفر که اینکار را کرده است. مجتبی، دنیای ویران جنگ را جور دیگری نشانمان میدهد. وحشتاش را با اسارت کبوتری، گرسنگیاش را با کرم طعمهی سرقلاب و ماهی کوچی، از دست دادن را با الاغی و غیرانسانی بودنش را با رفاقت قورباغهای؛ این نوع پرداخت در شعر و ادبیات ایرانی سابقه دارد. در تئاتر ما هم همینطور. اما نه آنقدر که به آن عادت کردهایم. مثلا نه آنقدر که به شنیدن و دیدن همهی معضلات دوران جنگ توسط آدمهای داستان و داستانهای معمول جنگ عادت داریم. تئاتر مجتبی به مشکل جنگ نه بهعنوان یک مشکل اجتماعی در تاریخ ما که به عنوان یک فاجعهی بزرگ در وسعتی گستردهتر نگاه کرده است. چقدر هم میتواند حال و روز رودخانه و زمین و آسمان امروز خوزستانش باشد.
تاکسیدرمی، بلد است که جذب کند و درست از همان جایی که باید تاثیر بگذارد. شیوهاش هم شیوهی استانداردی است. بر عواطف و احساسات شما تاثیر میگذارد. چند اپیزود داستانی دارای شکل را در میان هم روایت میکند. حسنش اینکه هر کدام از اپیزدوها از جایی شروع میشوند و چیزی را در معرض خطر قرار داده و با مسئلهای، یک وضعیت نمایشی بهوجود میآورند و در جایی بهپایان میرسند. بنابراین هر اپیزود شکلی دراماتیک دارد. ول نیست و الکی هم تکرار نمیِشود. یک سیکل معیوب مرتبط با هم را در پیوستگی مضمونی اپیزودهایش طراحی کرده و بهاجرار میگذارد. بنابراین شکل دارد؛ شگرد هم دارد. شگردش هم همانطور که گفتم تاثیرگذاری بر عواطف و احساسات ماست. پس صمیمیتی برای درک فضا و شخصیتها با تماشاگرش ایجاد میکند. کدام ابزار بهتر و راحتتر از همه میتواند اینکار را بکند؟ کمدی. پس از پتانسیلهای کمدی استفاده میکند و درست جایی که انتظارش را ندارید رنج را چنان در دنیای شخصیتهایش برهنه میکند که دردش را تماشاگر بلافاصله احساس کند. شکل دارد، شگرد هم دارد. تاکسیدرمی، نمایش خوبی است. کاش حالا یک مقدار آرامتر و بیسروصداتر اجرا میشد. کاش شوخیهایش را میشد با بازنگری کمی تازهتر کرد. کاش حداقل یک بازیگر دیگر مثل این ناصر آلخمیس میداشت که عجب نعمتی است هنر و حضورش در در تاکسیدرمی