در حال بارگذاری ...
درباره‌ی نمایش «مصریه»، نوشته‌ی «لادن قناد»، کارگردان «اکبر آیین»

مرزکشی با خط ممتد

سولماز غلامی- نمایش «مصریه» به کارگردانی اکبر آیین از یاسوج در دومین روز چهلمین جشنواره تئاتر فجر در تالارسایه مجموعه تئاترشهر به روی صحنه رفت. موضوع جنگ، چنان پتانسیل قوی‌ای دارد که بعد از گذشت دهه‌ها و شاید سده‌ها، هنوز هم ناگفته‌هایی درون آن مستتر است.

نمایش «مصریه» به کارگردانی اکبر آیین از یاسوج در دومین روز چهلمین جشنواره تئاتر فجر در تالارسایه مجموعه تئاترشهر به روی صحنه رفت. موضوع جنگ، چنان پتانسیل قوی‌ای دارد که بعد از گذشت دهه‌ها و شاید سده‌ها، هنوز هم ناگفته‌هایی درون آن مستتر است. فرهنگ و هنر کشورهای جنگ زده‌ای همچون کشورمان، همیشه تحت‌تأثیر این رخداد ظالمانه و خودخواهانه دولت‌مردان بوده است. جنگ چنان لایه‌های پیچیده‌ و درهم تنیده‌ای دارد که به ازای هر فرد، یک قصه و شاید صدها قصه می‌توان شنید. اما چگونه شنیده شدن مهم است. «لادن قناد» یکی از نویسندگان جوان و خوش‌آتیه‌ای است که با نمایشنامه‌ی «مصریه» نشان داده که گوش شنوای خوبی دارد. این نمایشنامه امسال با دو اجرای متفاوت از دو گروه نمایشی مختلف در جشنواره‌ی چهلم تئاتر فجر به اجرا درمی آید. یک گروه با کارگردانی «اکبر آیین» از شهر یاسوج استان کهگیلویه و بویراحمد و دومین گروه با کارگردانی «مهدی آشوغ» از شهر اندیمشک استان خوزستان است.  

«مصریه» داستان واقعی زنی زجر کشیده از جنگ است که برای نجات خانواده‌اش، ازخودگذشتگی کرده و جسمش را به احد عدنانی مزدور حزب بعث می‌دهد. بالاخره این خانواده‌ی ربوده شده ـ توسط گروه معاند الاحوازیه ـ به کمک پسر شانزده ساله‌اش که حاصل این ازدواج اجباری است، به ایران بازمی‌گردند اما به جرم خیانت و جاسوسی بازداشت می‌شوند. مصریه تلاش دارد تا بیگناهی خود و خانواده‌اش را اثبات کند. او خود را گوشت قربانی شده‌ی سفره جنگ می‌داند. جنگی که ناخواسته او را به مبارزی تبدیل کرده است. مبارز نه با لباس رزم، بلکه با اعتقاداتش.

نمایشنامه «مصریه» پیرنگ و دیالوگ‌های بسیار قوی‌ای دارد. به‌نظر می‌رسد که برای «اکبر آیین»، کارگردان نمایش نیز  شنیده شدن داستان مهم‌تر از شیوه‌ی اجرایی بوده است. که همین سادگی در میزانسن‌ها، طراحی‌صحنه و لباس کاملا مینی‌مالیستی، نقطه‌ی قوت این نمایش است. اما از آنجایی که متأسفانه دسترسی به متن نمایشنامه برایم امکان‌پذیر نبود، نمی‌توان گفت که کارگردان نمایش، چقدر به متن و شیوه‌ی روایتی نمایشنامه وفادار بوده است. چراکه گاهی به سرعت از برخی از صحنه‌ها عبور می‌کرد و در انتهای نمایش هم، با پخش صدای بازپرس که حالتی شبیه نتیجه‌گیری داشت، آن کششی که مرا تا انتها برای دیدن و شنیدن بیشتر این درام نگاه داشته بود، به یک‌باره محو کرد.

«مصریه» مملو از رفت و آمدهای زمانی است. داستان در گذشته و گذشته دور می‌گذرد. این رفت و آمدهای زمانی و مکانی، یا همان تعدد صحنه‌ها، گاهی آنقدر سریع اتفاق می‌افتد که مخاطب در هزارتوی روایت گم می‌شود. از آنجایی که لباس‌های در گذشته و گذشته دور یکی هستند، در ابتدای نمایش به‌سختی می‌توان این رفت و آمدهای زمانی را به‌راحتی تشخیص داد. این سادگی و مینی‌مالیستی بودن طراحی لباس که توسط «مارال برزگر»، انجام شده، از طرفی شاید حسن کار باشد. چراکه این نمایش روایت آدمهای کاملا ساده‌ای است که به‌خاطر شرایط پیش‌بینی نشده‌ی‌ جنگ، درگیر ماجراهای پیچیده‌ای می‌شوند. رنگ لباس‌ مصریه و خانواده‌اش کاملا تیره است که نشان دهنده‌ی تیره‌بختی سرنوشت این آدم‌هاست.

تنها یک در ورود و خروج در صحنه وجود دارد. دری که مخاطب را به‌راحتی به بازه‌های زمانی و مکانی می‌برد. دری که در انتهای یک جاده خط ممتد و مقطع ترکیبی است. دری که سرنوشت خانواده‌ی مصریه را کاملاً عوض می‌کند. خانواده‌ای که در سال ۵۹ قصد داشتند با مینی‌بوسی از اهواز به آبادان بروند. اما از آن مینی‌بوس خمپاره خورده، فقط یک در اسقاطی می‌ماند و مصریه و چند تن از اعضای خانواده‌اش. کوچ آن‌ها به اسارت تبدیل می‌شود و هرچه فریاد می‌زنند که این‌جا وطن ماست و می‌خواهیم بمانیم راه به‌جایی نمی‌برد تا اینکه احد عدنانی با سبقت گرفتن از خط ممتد، آن‌ها را به کوت عراق می‌برد.

طراحی‌صحنه این نمایش نیز مینی‌مالیستی است. «اردوان زینی‌سوق»، طراح صحنه، با قرار دادن فقط یک در اسقاطی مینی‌بوس در انتهای صحنه و کشیدن جاده با خط ممتد و مقطع ترکیبی فضای نمایشنامه را به‌خوبی به‌تصویر کشیده است. هرچند که میزانس‌ها هم مثل دیگر عناصر صحنه ساده‌اند؛ اما «اکبر آیین» نیز از این سادگی و خط ممتد و مقطع ترکیبی به‌نحو عالی در میزانسن دادن استفاده کرده است. آن‌هایی که در سمت خط ممتد قرار دارند، حق عبور از روی آن را ندارند اما کسانی که در سمت خط مقطع هستند، می‌توانند از روی آن عبور کنند. در جایی بازپرس، مصریه را متهم به خیانت و رد شدن از مرز وطن‌پرستی می‌کند. اینجاست که بازپرس در جاده‌ی خط ممتد قرار دارد و مصریه در جاده خط مقطع. شاید بتوان گفت به این مفهوم که مصریه از حد خود از مرز وطن‌پرستی عبور کرده است. نشان دادن یک جاده با دو خط ممتد و مقطع در کنار هم، نشان از بایدها و نبایدهاست. نشانه‌ی اجازه داشتن و اجازه نداشتن‌هاست و درکل، نشان از قوانین است. قوانینی که اگر به آن پایبند نباشی تصادف سهمگین و جبران‌ناپذیری را باعث خواهد شد.

آیین یک‌سری نشانه‌ها را به زیبایی باهم ترکیب کرده است؛ درست مثل ترکیب کردن خط ممتد و مقطع. بازپرس گاهی به‌راحتی می‌تواند از این خطوط عبور کند. بدون رعایت نکردن قوانین! که شاید بتوان این‌گونه اجرا را تحلیل کرد که گاهی بازپرس‌ها نیز از قوانین تخطی می‌کنند! چرا که چهارپایه‌های زندان خونی هستند و یا در یکی از صحنه‌ها، یکی از بازپرس‌ها علنا مصریه را تهدید به نمره ۶۰۶  می‌کند.

همه‌ی شخصیت‌های نمایش «مصریه» شجاع نیستند و نباید هم این‌گونه باشد. چراکه ترس از مرگ دارند. ترس از، از دست دادن و این حق همه‌ی انسان‌هاست. در شرایطی که مصریه و خانواده اش قرار گرفته‌اند، مسلماً بسیار سخت است که بین وطن‌پرستی و خیانت مرزکشی کرد.

مصریه، دختر هجده ساله، نمی‌داند به کدامین گناه باید این تاوان سخت را پس دهد. به گناه زنده ماندن از جنگ!  مصریه با به‌دنیا آوردن یک پسر از احد عدنانی دیگر نمی‌تواند ادامه‌ی زندگی دهد. بهترین راه برای نجات از این برزخ، خودسوزی خود و فرزند ناخواسته‌اش است. اما فقط یک مادر است که می‌تواند او را از این فکر منصرف کند. یکی از بهترین و تاثیرگذارترین صحنه‌های این نمایشنامه که می‌توانست به بهترین صحنه تبدیل شود.

شاید از آنجایی که این نمایشنامه بار دراماتیک بالایی دارد، از موسیقی و یا افکت‌های صدا چندان برای انتقال احساسات استفاده نشده است و البته جای خالی آن‌ها در برخی از صحنه‌ها حس می‌شود. 

مسلماً بازی کردن در چنین شیوه‌ی اجرایی و روایتی کار بسیار راحتی نیست. «پوریا نیک‌اقبالیان»، «سعید حیدری»، «حنا سیاوشی»، «پریوش براتی»، «سحر کرم‌پور»، «مصطفی لاهوتی‌نژاد»، «مروارید نیک‌اقبال»، «امیرعلی احمدی»، «مجتبی متقی»، «ساسان فرج الهی» و «فرهاد فرهادی» بازیگرانی که به‌خوبی از عهده‌ی نقش‌هایشان برآمده اند.

نمایش «مصریه» نمایشی است با اجرایی ساده و بی‌آلایش، همانند شخصیت‌هایش. اما با داستانی پیچیده و پردرد. مسلماً زن‌هایی همانند مصریه زیاد هستند که خاطرات زیادی از دوران هشت سال جنگ تحمیلی و بعد از آن دارند. این زنان فقط نیاز به گوش شنوا دارند و نویسندگان خلاقی همچون «لادن قناد» را می‌خواهند که پای درددل‌شان بنشیند و قصه‌ی آن‌ها را به یک اثر خوب تبدیل کنند و شاید این یکی از بهترین راه‌ها برای حفظ تئاتر دفاع مقدس باشد. 

سولماز غلامی (عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران)




نظرات کاربران