در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش

رگ های بریده در ارس

مریم جعفری حصارلو- نمایش«رگ» داستان چهار غیرتمند ترک زبان ایرانی است که در جنگ جهانی دوم تاریخ را تغییر دادند. لشکر۴۸ شوروری آمده است که از رود ارس بگذرد و پا به خاک پاک ایران بگذارد. اما چهار دلیرمردغیرتمند به نام های مصیب ملک محمدی، عبدالله شهریاری، محمد هاشمی و سرباز اکبر قزوینی در مقابل آنها می ایستند و تلاش می کنند تا از وارد شدن آنها جلوگیری کنند و این تلاش ۴۸ ساعت ادامه می یابد.

اساسا در بسیاری داستان های ایرانی وقتی پای صحبت از ترک ها و ناموس به زبان بیاید، بیرون زدن رگ غیرت ترک ها به زبان رانده می شود. درحالی که وقتی صحبت بر سر خاک و وطن باشد دیگر ناموس همه مردم ایران است و رگ غیرت  بی درنگ به پا خواستن مردان دلیر ایرانی را نشان می دهد. این مقدمه تنها در رسای  مردان غیرتمند ایرانی در زمان تهاجم و یورش دشمن می تواند باشد. نمایش «رگ» نمونه بارزی از این اندیشه است. همانطور که نویسندگان به اجماع در یادداشت خود در برشور می نویسند: «رگ که بجنبد حتی سه سرباز بی نام هم می‌توانند تاریخ بسازند. رگ که بجنبد لشگر چهل و هشت شوروی، چهل و هشت ساعت درجا می زند در برابر چهار برنو! رگ که بجنبد عشق آغاز می‌شود، وطن معشوق می‌شود، ماشه چکانده می‌شود». نمایش رگ  توسط ایوب آقا خانی، فرهاد امینی و ویدا دانشمند نوشته و توسط ایوب آقا خانی کارگردانی شده که در سالن چهارسو در طول شهریور و مهرماه در ساعت 19 وسی دقیقه به روی صحنه  می رود. به همین مناسبت به بررسی ویژگی های آن می پردازیم. نمایش«رگ» دقیقا داستان چهار غیرتمند ترک زبان ایرانی است که در جنگ جهانی دوم تاریخ را تغییر دادند. لشکر48 شوروری آمده است که از رود ارس بگذرد و پا به خاک پاک ایران بگذارد. اما چهار دلیرمردغیرتمند به نام های مصیب ملک محمدی، عبدالله شهریاری، محمد هاشمی و سرباز اکبر قزوینی در مقابل آنها می ایستند و تلاش می کنند تا از وارد شدن آنها جلوگیری کنند و این تلاش 48 ساعت ادامه می یابد. در پایان اکبر قزوینی باید نامه سه تن دیگر را به تبریز ببرد که هرگز به تبریز نرسید و مفقود شد.عبدالله، مصیب و محمد عاشقانه جانفشانی کردند ودر راه وطن جان باختند. اما جالب آنکه ژنرال روس نشان های خود را به نشان شجاعت این سربازان در تابوتشان می گذارد. داستان از زبان یک سرباز امروزی روایت می شود که ماجرای این حادثه را با شیوه ای مشابه نقالی و یا پرده خوانی با صدای رسا و پرشور می گوید. نقلی که به روایت های نامه ای هم تلنگر می زند و در جای جای روایت، شاهد خوانش نامه هایی هستیم که سه سرباز برای خانواده هایشان نوشته اند. تنها نامه مصیب به زبان خودش و در دل فلش بک ها  ورایت های موازی با زبان خودش خوانده می شود. نامه ها ویژگی بازی  باز زمان و مکان را به دنبال دارد و نوعی از سورئالیسم در این اثر مشهود است. کاراکترها در روایت های نقال دراماتیزه شده اند و بنابراین به صورت اپیزودیک و به شیوه نمایش های غربی دیده می شوند. درعین حال تلاش برای رئالیسم و واقع گرایی در روند کشمکش ها؛ باعث باورپذیری است و بازیگری به شیوه استانسیلاوسیکی به خوبی تصویرمی شود. از سوی دیگر سرباز امروزین می تواند نمادی از رود ارس باشد که با صدای یک سرباز ،تاریخ را روایت می کند زیرا سرباز  مدام یادآور می شد که رود ارس همه این وقایع را خوب به یاد دارد و شاید بتوان گفت که راوی، رود ارس بود. بازی ها رئالیستی هستند و بالاخص وحید آقا پور به خوبی نقش یک ترک باغیرت  به نام عبدالله را ایفا می کند و توانسته است تا بیننده را به باور مشاهده تاریخ ترک های باغیرت با اصطلاحات، ادبیات عامیانه و شیوه رفتاری ایشان برساند. عرفان ابراهیمی نیز در به تصویر کشیدن جوان ترک زبان طنز موفق عمل می کند. از میان بازیگران بانو، الهه شه پرست در   عین جوانی توانسته است از عهده بازیگری در نقش های پیچیده و غامض همچون یک زن باردار و ....به خوبی برآید و شاید نسل تازه ای از بازیگران جوان را یادآوری می کند. چهره پردازی، طراحی لباس به خوبی فضایی مطابق به آداب و رسوم ترک ها را نشان می دهد.اما از ویژگی های برجسته این نمایش طراحی صحنه است. در طراحی صحنه دو شیوه استفاده شده است.  یک شیوه رئایستی که دکور ژاندارمری رئالیستی را به صورت ثابت در صحنه نشان می دهد و دوم دکورهایی که با به هم ریختن مکان و زمان به صحنه منتقل می شوند؛ همچون دکور پرتابل تلگراف خانه تبریزی، تخت خواب و .....همچنین المان های ثابتی نیز در این اثر وجود دارد که مفاهیم کنایی دارند. همچون قرص قمر که آرزویی خون بار را تصویر می کند؛ چنانچه در پایان خونین می شود و یا چهار پایه که بر آنها فانوس آیزان است و نمادی از سرهای به دارآویخته است. در نور پردازی، با استفاده از نور موضعی بازی با مکان و زمان به خوبی نشان داده شده و عوامل و دست اندرکاران اثر توانسته اند تا نمایشی بسیار خوش ریتم را اجرا کنند.

 

مریم جعفری حصارلو- عضو کانون ملی منتقدان تئاتر 

 

پی نوشت:این مطلب در روزنامه ایران منتشر شده است.




نظرات کاربران