در حال بارگذاری ...

به مادران شهدا بدهکاریم

​سی‌وپنجمین نشست واحد نمایش حوزه هنری بوشهر و کانون ملی منتقدان تئاتر ایران به نمایش و نقد و بررسی «بهشت ۵۰ درجه بالای صفر» به نویسندگی مشترک طیبه نیک‌آزاد و علی حیدری و کارگردانی علی حیدری اختصاص داشت. این جلسه روز سه‌شنبه ۲ مهرماه ۱۳۹۸ در حوزه هنری بوشهر با حضور و استقبال جمعی از هنرمندان تئاتر برگزار شد.

جواد متین

نمایش «بهشت 50 درجه بالای صفر» کار هنرمندان آبادان است و روایت آدم‌هایی را به مخاطب ارائه می‌کند که در جغرافیایی از کشور حضور دارند که این جغرافیا بستر مهم‌ترین رویداد تاریخی و اجتماعی این خاک بوده است. جغرافیای جنوب با مؤلفه‌های منحصر به فرد خود در همه جای جهان همیشه ممیز و متفاوت با شمال و مرکز است. جنوب همواره این بار سنگین تاریخی را به دوش خواهد کشید. از یک سو خاک این میهن از طرف جنوب مورد هجوم قرار گرفته و از سوی دیگر نظام قدرتمند صنعتی و نظامی قبل از جنگ در آن شکل گرفته و دروازه ورود اولین‌‌ها به کشور بوده است. در واقع هنوز که هنوز است داغ از دست شدن بهترین فرزندان این خاک را بر سینه خود دارد و آثار جنگ نیز از میان نرفته است. هوا همچنان در این همه جنوب تشنه داغ است و دمای این محرومیت 50 درجه بالای صفر است؛ بنابراین راجع به منطقه‌ای خاص صحبت می‌کنیم. منطقه‌ای که جغرافیای آن سازنده تاریخش است، سازنده ادبیاتش است. این ادبیات مقاومت و پایداری است. جغرافیا سازنده زبان است. نویسنده در این نمایش بسیار درگیر امر زبان است. مردم در جنوب به شیوه منحصر به فردی حرف می‌زنند. زبانی که زندگی دشوار و محرومیت را برای آنان تحمل‌پذیرتر می‌کند. زبان آثاری که در جنوب خلق می‌شوند عمدتاً خاص و مؤید ویژگی زندگی این اجتماع است. طعنه، مطایبه، اعتراض، پذیرش و مهر از مؤلفه‌های احساسی این زبان است. از دیگر عناصری که نمایش «بهشت 50 درجه بالای صفر» به آن می‌پردازد آب است. گرما و آب، عطش و آب، تشنگی و آب، شهادت و آب، انتظار و آب این ترکیب عمدتاً در نمایش‌های حوزه دفاع مقدس و مذهبی مؤید معنا و جهان نشانه‌شناختی ویژه‌ای است. هندسه صحنه دیوارهای کم ارتفاع شهر، گور و شالوده‌های شهری را توأمان در ذهن متبادر می‌کند که اجراگران چون روح بر آن می‌لغزند و نمایش را به اجرا می‌گذارند.

اجرای مرز رویا و واقعیت در این نمایش آن‌قدر هنرمندانه اتفاق می‌افتد که مخاطب گاهی دچار توهمی ذهنی اما زیبا می‌شود. کاراکتر مادر شهید با بازی روان و فوق احساسی طیبه نیک آزاد به خوبی طراحی و نوشته شده است. مادر شهید در این نمایش بار غم غریب تمام مادران شهید را به دوش می‌کشد و لب‌هایش از بوسیدن خاک مزار شهدا همیشه سفید است. انگار قرار است مادر شهید در این نمایش تا ابد استخوان شهدای مفقودالاثر و گمنام را به سینه کشیده و در چمدان خود حمل کند و با اشک چشم غبار از آن‌ها بروبد. مادر شهید در این نمایش به عنوان نماد مام میهن در صحنه‌ پایانی به دامن این خاک چنگ می‌زند و انگار تمام جنوبش را بر شانه‌های خویش می‌کشد. با دیدن این نمایش هر بیننده با خود می‌گوید این خاک چقدر مدیون مادران شهداست. ما چقدر به مادران مظلوم شهدا بدهکاریم.




نظرات کاربران