در حال بارگذاری ...
...

نقد نمایش «قند خون»

کام تلخ کارگران کارخانه قند

​سی‌وسومین نشست واحد نمایش حوزه هنری بوشهر و کانون ملی منتقدان تئاتر ایران به نمایش و نقد و بررسی  «قند خون» به نویسندگی و کارگردانی لیلی عاج اختصاص داشت. این جلسه روز سه‌شنبه ۵ شهریورماه ۱۳۹۸ در حوزه هنری بوشهر با حضور و استقبال جمعی از هنرمندان تئاتر برگزار شد. «قند خون» واجد اعتباری از خالق خود یعنی لیلی عاج و جامعه است. جامعه‌ای که متاسفانه به مجموعه فعالیت‌های صنفی کارگران اهمیت نمی‌دهد و از کنار آلام این قشر از جامعه به آسودگی عبور می‌کند. لیلی عاج خود کارگرزاده و آشنا با روحیات مردم این قشر از اجتماع است.  «قند خون» با طرح موضوع -کام کارگران کارخانه قند تلخ است و کسی هم پیدا نمی‌شود به دادشان برسد- به انعکاس موضوع اجتماعی و پدیده درد کارگرانی می‌پردازد که در گوشه گوشه این مملکت به دلایل مختلف از کار بی کار شده‌اند. غافل از آنکه این پدیده چه تبعات اجتماعی به همراه خواهد داشت.

جواد متین

جامعه پیش از اثر وجود دارد و همین امر نویسنده را مشروط می‌کند و نویسنده نیز به بازتاب و بیان جامعه می‌پردازد. جامعه در اثر ادبی وجود دارد و ما می‌توانیم با تامل ردپای آن را در اثر ادبی باز یابیم. به این نظریه جامعه شناسی محتوا اطلاق می‌شود. جامعه شناسی ادبیات مطالعات خود را بر محتوای آثار ادبی و جوهر اجتماعی آن و روابط متقابل ادبیات و جامعه متمرکز می‌کند. هانری زالانسکی معتقد است با صورت پردازی از محتوای آثار و رده‌بندی آنها، کاملترین مصالح برای بررسی جامعه شناختی ادبیات فراهم می‌آید. هر نویسنده‌ای در دوران خود به مجموعه‌ای از پرسش‌ها و مسائل اجتماعی پاسخ می‌گوید و می‌توان گفت مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه خود را ارزیابی می‌کند. لئولونتال محتوای اثر ادبی را در سندی اجتماعی بر می‌‌خواند  و انعکاس زندگی اجتماعی در ادبیات را نه تنها ساختاری بلکه ساخت‌شناسی برمی‌شمرد.

«قند خون» واجد اعتباری از خالق خود یعنی لیلی عاج و جامعه است. جامعه‌ای که متاسفانه به مجموعه فعالیت‌های صنفی کارگران اهمیت نمی‌دهد و از کنار آلام این قشر از جامعه به آسودگی عبور می‌کند. لیلی عاج خود کارگرزاده و آشنا با روحیات مردم این قشر از اجتماع است.  «قند خون» با طرح موضوع -کام کارگران کارخانه قند تلخ است و کسی هم پیدا نمی‌شود به دادشان برسد- به انعکاس موضوع اجتماعی و پدیده درد کارگرانی می‌پردازد که در گوشه گوشه این مملکت به دلایل مختلف از کار بی کار شده‌اند. غافل از آنکه این پدیده چه تبعات اجتماعی به همراه خواهد داشت. کارگران سرمایه‌های اجتماع و عنصر مهم تولید ثروت در صنعت بشمار می‌روند. تصور کنید با اخراج و از کار بیکار شدن آنها معظلات بعدی گریبانگیر خانواده‌ها می‌شود. آمارها نشان داده افزایش بزه، اعتیاد، طلاق، خودکشی و مشکلات فراوان روحی و روانی با بیکاری نسبت مستقیم دارد.  «قند خون» بر یکی از خانواده‌هایی که مردشان بیکار شده متمرکز است. از این رو اجرای این نمایش نیز به کارگران این کارخانه تقدیم شده است. کوهستان که یک مهاجر کرد است به خاطر تعطیلی کارخانه قند از کار بیکار شده است و بجای بخشی از مطالباتش به او قند داده‌اند و حالا همسرش پروانه با شکستن قندها و بسته‌بندی آن، قندها را به سوپر مارکت محل می‌دهد و به جای آن مایحتاج زندگی می‌گیرد. شیرین خواهر مرد شوهرش به بهانه بیکاری طلاقش داده و با وضعیت روحی نامناسب با آنها زندگی می‌کند. کوهستان در تلاش است تا در مسابقه  فوتبال ملی پیش رو با چاپ کردن یک بنر و در دست گرفتن آن وضع خود و همکارانش را به گوش مردم و مسئولان برساند. وی توسط افرادی که در این تعطیلی سودی دارند تهدید می‌شود. مدت زمان این نمایش 60 دقیقه است از این رو در مدت نسبتا کوتاه مذکور پرداخت مناسب و البته اغراق‌آمیز از حوادث و رویدادهای اساسی در اثر وجود دارد که همراه با عنصر طنز فضائی جذاب برای مخاطب بوجود می‌آورد. ضدونقیض‌های موجود در انتخاب نام‌ها، نشانه‌ها و حتی رویدادهای چه در متن اثر ادبی و چه در اجرا از  «قند خون» اثری قابل تامل بوجود آورده است.  «قند خون» در کارگردانی آنقدر مرعوب طراحی صحنه خود شده که از عدم طراحی مناسب هندسی برای میزان صحنه‌ها رنج می‌برد. علیرغم بازی‌های درخور و متناسب و به‌قاعده بازیگران برای نقش‌های موجود، اما در بیان به واژه ‌فرسایی و تکرار نام شخصیت‌ها توسط دیگر بازیگران مثل فراوانی قند و اساسا بر بستر قند شکل گرفتن اجرا تماشاگر را از لذت دیداری و شنیداری اشباع می‌کند. تضاد مفهوم عناصر در طراحی صحنه نسبت به محتوا و نام کارآکترها با آنچه از آنها انتظار می‌رود نشان از هوشیاری خاصی دارد که تفکر برانگیز است. و تماشاگر را با علامت‌های سئوال بیشماری در خصوص قصه‌ای سرراست از سالن خارج می‌کند.