در حال بارگذاری ...
...

تئاتر دانشجویی، تئاتری بر خلاف مناسبات رایج تئاتر تجاری است

تئاتر دانشجویی، تئاتری بر خلاف مناسبات رایج تئاتر تجاری است

سی‌دومین نشست واحد نمایش حوزه هنری بوشهر و کانون ملی منتقدان تئاتر ایران به نقد و بررسی تئاتر «چشمش به دشت باز» به نویسندگی و کارگردانی «سعید رسولی» اختصاص داشت. این جلسه روز سه شنبه ٢٢ مرداد‌ماه 1398 در حوزه‌ی هنری  با حضور جمعی از هنرمندان تئاتر بوشهر برگزار شد.

«چشمش به دشت باز» از جمله نمایش های تحربه گرایی است که توسط دانشجویان دانشگاه دامغان تولید و اجرا شده است. این نمایش در سال ١٣٩٦ در جشنواره منطقه‌ای دانشجویان کشور در بوشهر شرکت داشت و بعنوان یکی از منتخبین این جشنواره بود و به جشنواره سراسری تئاتر دانشجویان کشور راه یافت. این نمایش در جشنواره سراسری تئاتر دانشجویان نیز در در چند بخش موفق به دریافت جایزه و تقدیر شد و سال گذشته نیز در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان به روی صحنه رفت.

«چشمش به دشت باز» همانگونه که از آثار تجربی دانشجویان انتظار می‌رود واجد مولفه های تجربی در ارائه جهان نشانه شناسی است. موضوع ارتباط میان آدم‌ها در مهمترین کانون اجتماعی یعنی خانواده دستمایه‌ی اثر است. در یک توالی سه گانه زن، مرد و فرزندان این خانواده جای یکدیگر را می‌گیرند و نوع مواجهه با غیبت هفده ساله پدر خانواده که برای خرید از منزل رفته و بازنگشته را روایت می‌کنند. موضوعات بنیادینی چون انتظار، عشق و از دست دادن سرمایه آدم‌ها (با هم بودن) مورد واکاوی قرار می‌گیرد. اما آنچه از این اثر کاری متفاوت می‌سازد همانا کارویژه رادیکال نشانگانی است. پوشش زنانه مرد و بلعکس،کفش های زنانه‌ای که مرد به پا کرده و استفاده از صورتک و شاخ گوزن و انطباق نام نمایش با دشت باز و فراخی که فرا روی شخصیت گوزن است و همچنین استفاده از عنصر آب و روایت بصری از پدیده نظام زبانی جنسیت‌گرا دلالت بر معنایی متکی بر نگاه انتقادی اروتیک به دست می‌دهد. استفاده به قاعده از موسیقی و سایه و نور نیز از دیگر نقاط قوت و جذاب اثر بود. عنصر جذابیت و تعلیق در اثر در نوع خود ویژه است و اثر با ارائه قای پایانی سعی دارد در اوج صداقت و ایثار به کار خود پایان دهد.

اما به واقع از این موضوع نمی‌توان به راحتی گذشت که نمایش «چشمش به دشت باز» در تلاش برای آشنایی‌زدایی از تصاویر و بهره بردن از دو عنصر همنشینی و جانشینی برای دلالت معناهای فراتر از آنچه در اذهان مخاطب است گاهی موفق و گاهی ناموفق بوده است. سیالیت دریافت معنا از اثر برای مخاطب به توجه به ارائه تصاویر ناآشنا و یا دفرمه صرفا از موضوع خواب و یا توهمی بیشتر باقی نمی‌گذارد. تلاش تیم های دانشجویی در تولید اثر بر خلاف کلیشه‌ها و مناسبات رایج در تئاتر تجاری و نسبت به الگوی ذهنی مخاطب ستودنی است.