در نشست نقد و بررسی «سیمین و فرزان» ابراز شد
گفتوگو درباره یک نمایش شاخص فرهنگی
در دوشنبههای نقد تئاتر کانون ملی منتقدان امید طاهری و رضا آشفته در تایید نمایش عروسکی «سیمین و فرزان» به عنوان یک کار شاخص نمایشی و فرهنگی که این روزها تولید و اجرایشان بسیار ضرورت دارد سخنرانی کردند.
در این نشست که دوشنبه 9 اردیبهشت 98 در تالار قشقایی برگزار شد، مردم و فعالان تئاتر عروسکی هم حضور منتقدانه ای داشتند و درباره این نمایش وارد بحث و گفتگو شدند.
به گزارش کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، فهیمه عابدینی، نویسنده و کارگردان نمایش عروسکی «سیمین و فرزان» کارشناس نمایش عروسکی است که از دوران دانشگاه تا به الآن، بیشتر به عنوان عروسکگردان فعالیت داشته است و سیمین و فرزان دومین تجربهی او به عنوان کارگردان هست که به اجرای عموم رسید، و در ادامه گفت: کار پیشینمان نمایش «سایه بر آب» بود که در فرهنگسرای ارسباران اجرا کردیم. با تکنیک رومیزی یا تیبلتاپ (Table top) و بر اساس متنی از موریس مترلینگ.
این کارگردان و نمیشنامه نویس درباره نحوه رسیدن به ایدۀ سیمین و فرزان گفت: اولین جرقههای «سیمین و فرزان» برمیگردد به علاقهی ما به موسیقی و آشنایی با اپرای «روسلان و لیودمیلا» ساختهی میخاییل گلینکا که یکی از ویژگیهایش استفاده از موسیقی فولکلور روسیهی قرن نوزده بود که در برخی جاها یادآور موسیقی ایرانی نیز هست و ویژگی دیگرش داستان جذاب عاشقانه و پر فراز و نشیبش بود و از این لحاظ برایم جالب بود چون به عنوان یک نمایشگر عروسکی، در پی داستانی پراتفاق بودم تا بتوانم با قابلیتهای نمایش عروسکی، کاری جذاب از سویهی بصری، تجربه کنم. این شد که به دنبال متن اصلی رفتم: به منظومهی «روسلان و لیودمیلا»، اثر پوشکین، به زبان انگلیسی، دست یافتم و در طول برگردان متن به فارسی، شباهتهایی با داستانها و افسانههای ایرانی دیدم و تصمیم گرفتم برای شیرینتر شدن روایت، داستان را در یک قالب ایرانی و با شخصیتهای ایرانی، بیان کنم. به این ترتیب پیش رفتم و در حال شکل گرفتن این متن، برخی از شخصیتها و عناصر متن روسی را حذف کردم و برخی چیزها را افزودم و در مرحلهی نهایی، برای بیشتر کردن نشانههای ایرانی، جا به جای متن از ردیف آوازی و تصنیفهای ایرانی، بهره بردم تا متن به نوعی به یک متنِ نمایش موزیکال نزدیک شد.
عابدینی دربارۀ فرآیند تولید نمایش عروسکی شان گفت: در مرحلهی بعد، یعنی طراحی عروسکها، خانمها مرضیه سرمشقی و رفعت هاشمی سیسخت، طراحی بر اساس تصویرسازیهای کتابهای چاپ سنگیِ دورهی قاجار را پیشنهاد دادند که یکی از علایق خودشان بود و من به سرعت جذب این ایده شدم و طراحیها بر این اساس، پیش رفت.
شانسی که ما در جریان تولید این نمایش داشتیم، شرکت در جشنوارهی عروسکیِ تهران-مبارک سال گذشته بود که طی دو مرحله، کارها بازبینی میشدند و داوران مرحلهی اول، خانمها شیوا مسعودی، مریم معینی و آقای نادر برهانی مرند، پیشنهادهایی دادند که با همفکری کل گروه، منجر به ترکیب کنونی دکور شد که باز یادآور همان تصویرسازیها و مینیاتور ایرانی هست و نوازندهها هم جزئی از این ترکیب هستند.
امید طاهر منتقد کانون ملی منتقدان در ابتدای سخنانش گفت: جهان امروز با هجوم عینیت، تخیل انسانها را نابود کرده است. هر چه جلوتر میرویم کمتر تخیل میکنیم و این یک امکان زیست فوق العاده را از ما سلب کرده. نمایش عروسکی درست با تخیل مخاطب ارتباط برقرار میکند. ما را به دنیای تخیل باز میگرداند. یادآوری میکند که جهان تماما آن چیزی نیست که عینیت و روزمرگی به ما تحمیل کرده است.
او افزود: قصه این نمایش از یکی از منظومههای پوشکین روسی گرفته شده و البته با تغییراتی ایرانی شده است. پوشکین شاعر و منظومه سرایی است که در سده نوزدهم میلادی میزیسته، به شرق گرایش داشته و حتی از سعدی تاثیر گرفته است.
رضا آشفته با انتقاد از لودگیهایی که در سینما، تلویزیون و حتی تئاتر بسیار شده که همه هم انگار فقط دنبال پول هستند و دلشان برای فرهنگ نمی سوزد، بودن نمایشهای عروسکی مانند سیمین و فرزان را یک فرصت دوباره برای احیای تئاتر و فرهنگ و هنر اصیل، ریشه دار و با هویت ایرانی دانست که طبق استانداردها و مفاهیم درست و درمان دارد مخاطب را جذب میکند. اما به دلیل اینکه الان آن فضای لودگی و متاسفانه به نام کمدی غالب بر فضای فرهنگی شده است و نبودن تبلیغات کافی برای آثار فرهنگی الان فروش و مصرف آن کالاهای ضد فرهنگی با میلیاردها تومان سودآوری در اختیار مردم قرار میگیرد بی آنکه بدانیم اینها فضای عمومی جامعه را مسموم میکند و مصرفش به زیان همه خواهد بود.
این منتقد در ادامه یادآور شد که اقتباس در سیمین و فرزان مسیر درستی را طی کرده است و گفت: نمایش سیمین و فرزان هم به لحاظ اینکه به سراغ افسانهها و داستانهای کهن رفته حائز اهمیت هست و هم اینکه توانسته این افسانه را تبدیل به نمایشنامه ایرانی بکند و در آن تمام عناصر فرهنگی و نامها و نشانههای ایرانی را جایگزین کند. در دنیای امروز حس میشود که عشق دارد کمرنگ و شاید بی معنا میشود یادآوری قصههای عاشقانه به همین دلیل یک ضرورت اجتماعی و نیاز مبرم عاطفی است.
امید طاهری کارگردان و نمایشنامه در ادامه افزود: نمایش سیمین و فرزان با برخورداری از تکنیک عروسکهای کاغذی دو بعدی، و تلفیق آن با فضای پرده خوانی، رویکردی خلاقه و نوآورانه در شکل اجرایی دارد. تصویری که این نمایش برای ما ایجاد میکند، بی شباهت به مینیاتور نیست. حتی تا حدودی از شیوه پرسپکتیو مقامی نیز بهره بر ده است.
دکور نمایش بسیار کاربردی و خلاقه است و مجموعه ای متنوع از مولفههای مختلف را برای روایت داستان در اختیار کارگردان قرار داده است. عناصر مختلف این نمایش، با هم ارتباطی هارمونیک دارند. در هم تنیده شده اند و از موسیقی گرفته تا طراحی عروسک ها، طراحی دکور، رفتار و گفتار بازیگردان ها، همگی به شکلی ارگانیک از دل هم زاده شده اند و در نهایت زیباشناسی بصری این نمایش را شکل داده اند که به نظر خیلی هم تکینه است.
هنرهای سنتی نه فقط در ایران که در همه ی کشورهای رو به توسعه، دو خطر بزرگ را همیشه در کمین دارند. یا بهکلی فراموش و نابود میشوند و یا ممکن است موزه ای بشوند. برخی از شیوههای نمایشی ما اکنون دیگر موزه ای شده اند. نمایش سیمین و فرزان تلاشی است برای به روز رسانی شیوههای نمایش سنتی ما در حیطه عروسکی.
رضا آشفته، پژوهشگر و مولف کتای «سرگذشت نمایش در ایران» سیمین و فرزان را برخوردار از عناصر نمایشی در خور تامل دانست و گفت: در این نمایش تمام عناصر مرتبط به اجرا بر گرفته آن چیزهایی است که چه در سنت و قدیم باشد و چه مرتبط با روزگار نزدیک تر اما نوع مواجهه طوری است که نوآورانه و در نهایت امروزی به نظر میرسد چون چنین تکنیکها و ساختاری پیش از این به این شکل تجربه نشده است.
او در ادامه سیمین و فرزان را به صراحت یک اثر نمایشی پسامدرن تلقی کرد و گفت: بنابراین این هماهنگی و همسویی بین عناصر و مفاهیم مدرن و سنتی را در فضای پسامدرن جستجو کنیم و به گونه ای دریابیم که در این فضا همه چیز در هم آمیخته شده که هم حسرت داشتههای سنتی را بدانیم و هم نسبت به وجوه مثبت عناصر و نشانههای مدرن احساس بالندگی نماییم. در این رویارویی سنت و مدرن آمیزش پسامدرن شکل گرفته است.
عابدینی، کارگردان درباره استفاده از موسیقی ایرانی گفت: موسیقیِ این نمایش بیشتر در خدمت فضاسازیست و در واقع در کار تنیده شده. ما قصد داشتیم به گونهای از موسیقی ایرانی بهره ببریم که شاید کمتر شنیده باشیمش. پیشنهاد تصنیفها و فضاسازیها و همراهیهای آوازی که نوازندگان کار، آقای آرش لطفی و خانم مانا جوادی، اعمال کردند، در کار نشست، سویهی ایرانیاش را تقویت کرد و بر هماهنگی گروه افزود.
رضا آشفته ضمن نام بردن از بهروز غریب پور که در اپراهای عروسکی به نحو مطلوبی از موسیقی سنتی ایرانی برای ایجاد اپرای ایرانی کوشیده است و همچنین با نام بردن از بیژن مفید که به درستی از موسیقی ایرانی برای خلق فضاهای ایرانی در دو نمایش شهر قصه و شاپرک خانم بهره مند شده است، گفت: در این نمایش موسیقی رکن فضاسازی را دارد و از آنجا که قرار هست یک فضای ایرانی شکل بگیرد اگر کارگردان از ایرانی بودن موسیقی غفلت میکرد و به جای ساز تار و تنبک از گیتار و ویولن سل بهره میبرد و ملودی هایش هم غیر ایرانی میشد حتما در القای فضا یک نکته بارز را در جلب توجه مخاطبانش از دست میداد.
در جلسه مخاطبان هم ابراز خرسندی کردند که پای چنین نمایش زیبا و موثری نشسته اند و یک شهروند ابراز صد افسوس کرد نمایشهایی مانند سیمین و فرزان فقط در تهران اجرا میشود و چه بهتر امکان حضور این نمایشها در دیگر شهرهای ایران هم فراهم بشود. او از گروه دعوت کرد که حتما برای اجرا کردن به اصفهان هم بروند.
سینا ییلاق بیگی طراح صحنه هم درباره وجوه تکنیکی پسامدرن بودن نمایش توضیح داد و از بودن یک ابر اضافی در میانهها و بالای دکور هم اشکال گرفت که هنوز دلیل بودنش را نمی فهمد. خانم محسنی درباره تاریخچه تئاتر کاغذی که از اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدم در اروپا و انگلیس در برابر تئاترهای بسیار گران قیمت ویکتوریایی شکل گرفت، گفت: این نمایشهای نقاشی شده بر روی کاغذ را به اقشار ضعیف تر مردم میفروختند که بتوانند در خانه اجرایشان کنند و البته در ایران هم یک فرانسوی به نام ژان لکوک از دهه 80 را به ایران آورد و بسیاری در کارگاهایش این شیوه اجرایی را آموختند. بنفشه بدیعی هم از فعالان عرصه تئاتر عروسکی انتقاد کرد چرا نباید همواره تئاتر عروسکی در این مجموعه به اجرا درآید و گروههای عروسکی برای یافتن تالارهای در خور تامل باید با مدیران تالارها ساعتها وبسیار بیهوده بجنگند.
رضا آشفته ضمن قدردانی از علاقه مندان به تئاتر عروسکی که یک نشست گرم و منتقدانه را رقم زدند در جمع بندی گفت: عروسکیها در میان تئاتریها از همه نازنین ترند و این خود باعث میشوند خیلی راحت نتوانند حق و حقوق شان را بگیرند.