در حال بارگذاری ...

نقد نمایش عندازمطالبه، نوشته مرتضی شاه کرم، کارگردان: سامان خلیلیان

بابک فرجی - «عنداز مطالبه»، نمایش ساده و روانی است و لحن خوبی در پرداخت نمایشنامه اش دارد. خوب و جذاب روایت می شود. شخصیت های «عندازمطالبه» از طبقه ضعیف اقتصادی جامعه اند و مهمترین مشکل شان مشکل بی پولی است. هویت شان براین اساس تعریف شده. فقیرند. چندان دارایی ندارند، ولی حتی اگر داشته باشند هم آدمهای بیچاره فقیری تعریف شده اند. مسئله شان در داستان نمایش به دست آوردن پول است. دست و پا می زنند تا از فرصت پیش آمده چیزی به دست بیاورند. مسئله مهمتر این است که .....

«عنداز مطالبه»، نمایش ساده و روانی است و لحن خوبی در پرداخت نمایشنامه اش دارد. خوب و جذاب روایت می شود. شخصیت های «عندازمطالبه» از طبقه ضعیف اقتصادی جامعه اند و مهمترین مشکل شان مشکل بی پولی است. هویت شان براین اساس تعریف شده. فقیرند. چندان دارایی ندارند، ولی حتی اگر داشته باشند هم آدمهای بیچاره فقیری تعریف شده اند. مسئله شان در داستان نمایش به دست آوردن پول است. دست و پا می زنند تا از فرصت پیش آمده چیزی به دست بیاورند. مسئله مهمتر این است که این آدم ها، هیچ اعتنایی به فقر عاطفی و خلاء های انسانی شان ندارند. آدمهای بیچاره ای هستند که فرهنگ و سواد و ایمان شان با کوچکترین تلنگری مورد آزمایش  قرار می گیرد و در این آزمون هم به لحاظ انسانی مردود می شوند.

مادر یک شهید از دنیا رفته و یک سال بعد از فوتش، گروهی از بستگان دور و نزدیک برای اینکه سهمی از ارث ببرند دنبال این هستند تا شهادت تنها وارث (فرزند پیرزن که مفقودالاثر شده) به اثبات برسد. داستان «عندازمطالبه» داستان آشنایی است. حتی بیان اندیشه و نگاه ژرف ساختی «سامان خلیلیان» به این قصه و موضع گیری اش نسبت به محتوا را هم بارها و بارها در داستان و سینما و تئاتر و تلویزیون دیده ایم. اما با وجود آشنا بودن با قصه و محتوا اجرای «عندازمطالبه» تا اندازه قابل قبولی جذاب است و تماشاگر را با خود درگیر می کند. آدمهای نمایش خلیلیان دوست داشتنی هستند و نکته قابل توجه در مورد آنها این است که در این قصه تکراری ویژگی های متفاوتی دارند. آنها شخصیت های یک تراژدی هستند که تماشاگر را به ترحم وامی دارند و همزمان می خندانند. «مرتضی شاه کرم» و «سامان خلیلیان» آنها را طوری انتخاب و پرداخت کرده اند که جذاب و دوست داشتنی باشند. آنها خصلت ها، عادت ها، رفتار و حتی بیان و لحن آدم های قصه شان را طوری در جهان اجرا تغییر داده اند که انگار دنیا و فضا در آشنا و در عین حال متفاوت با واقعیت را ساخته اند. البته نه آنقدر متفاوت که دیگرگونه باشند و نه تا آن اندازه که از قالب رئالیستی خارج شوند. نویسنده و کارگردان «عندازمطالبه» این آدمها را در دنیایی نمایشی برای مخاطبشان جذاب تر کرده اند.

جذابیت «عندازمطالبه» با وجود داستان و محتوای آشنایش در پرداخت متفاوت و اجرای جذاب جهانی است که آدمهای آن نسبت به آدمهای دور و بر ما اندکی متفاوت رفتار می کنند، اما خواسته ها و نیازهایشان کاملا مشابه آدمهای اطراف ماست. دنیای آدمهای «عندازمطالبه» در واقعیت همانقدر جدی است که پیرامون ما هست و در حقیقت همانقدر مضحک و بیهوده است که در جهان پیرامون ما!

فرآیند جذاب سازی که از نمایشنامه «مرتضی شاه کرم» شروع می شود، در اجرای «سامان خلیلیان» تکمیل شده است. «عندازمطالبه» با وجود بازیگران خوبش اجرای جذابی دارد. داستان به راحتی روایت می شود؛ روایت در اجرا و پرداخت خوب است و رویدادها به ویژه در نیمه ابتدایی آن به درستی و با ریتم و ضرباهنگی مناسب به اجرا گذاشته می شوند. بنابراین نمایش در ایجاد ارتباط موثر و مطلوب با تماشاگرانش موفق است.

«عندازمطالبه» به ویژه در سی، چهل دقیقه ابتدایی آن بسیار خوش ریتم است و خوب روایت می شود. اطلاعات تازه درباره آدمها، کمدی روان گفتاری، جابجایی صحنه ها با زمان بندی درست و سرعت روایت باعث شده تا اجرای نمایش خوش ریتم و جذاب باشد و تماشاگر به ویژه تا اواسط روایت آن مشتاق دنبال کردن اتفاقات باشد و برای دانستن آنچه شخصیت ها به دنبال آن هستند کنجکاو باشد. تماشاگر می خواهد شخصیت های جذاب و بامزه داستان را بشناسد و بداند که اساسا آنها با اینهمه تلاش به دنبال چه چیزی هستند. صحنه ملاقات پسرها با عمه خانم، جستجو در بهشت زهرا و... صحنه های خوب ابتدایی نمایش اند که از یک سو حاوی یکسری اطلاعات اند و کنجکاوی برانگیزند و از سوی دیگر به واسطه لحن کمیک اجرا جذابیت دارند. بنابراین خوب روایت می شوند و تماشاگر با اشتیاق آنها را دنبال می کند.

استفاده از صحنه دوسویه در اجرای «عندازمطالبه» چندان کارکرد اجرایی ندارد، اما «سامان خلیلیان» به خوبی از آن استفاده کرده است. صحنه های خوبی هم به واسطه این ویژگی اجرا می شود. این ویژگی به واسطه یک نقطه ثابت دارای جایگاه قدرت در مقابل رویداد درحال روایت در اجرا معنا می یابد. این جایگاه قدرت یا عمه خانم است یا مامور بنیاد شهید که پشت میز نشسته است. در واقع این جایگاه ثابت است که حرکت، میزانسن و نیز رویداد را در صحنه دوسویه «عندازمطالبه» توجیه می کند. ضمن اینکه حتی اگر این نوع صحنه برای اجرا ضروری نباشد اما استفاده درستی از آن شده و عملا در ضرباهنگ سازی و ریتم اجرا تاثیرگذار بوده است.

با وجود همه این ویژگی ها، مهمترین کاستی «عندازمطالبه» مدت زمان اجرای آن است. نمایش تا زمانی که در مورد شخصیت ها، وضعیت نمایشی و موقعیت اطلاعات می دهد، جذابیت دارد و تا آنجا که چیزی برای ارایه به مخاطب دارد و می تواند تماشاگرش را کنجکاو کند، ضرباهنگ درستی دارد و ارتباط مطلوب و موثری را با تماشاگر برقرار می کند. اما وقتی که همه اطلاعاتش را ارایه داد و وضعیت به طور کامل تنظیم شد، نیاز به حرکت دارد. نیازمند یک فاعل تصمیم گیرنده و فعال است. باید حرکت به سمت مسئله آن را پیش ببرد، اما چون چیزی جز انتظار برای اعلام شهادت مسئله اش را حل نمی کند، در یک محدوده و موقعیت می ماند و خودش و انتظارات آدمهایش را تکرار می کند. از این به بعد داستان و کنش بیرونی کیفیت اش را از دست می دهد و مسئله نمایشی و دنیای آئمها وارد حوزه اخلاق و ایدئولوژی می شود و پیش از پایان چیز زیادی برای ارایه دراماتیک باقی نمی ماند.   

«عندازمطالبه» تئاتر خوبی است که اگر از تکرار موقعیت ها در آن کاسته می شد و بیشتر از بعد اخلاقی به ابعاد ساختار دراماتیکش توجه می شد می توانست کیفیت مطلوب تری هم داشته باشد. نمایشی که تماشاگر آن را دوست دارد و با آدمهای جذاب و متفاوتش ارتباط برقرار می کند و البته پیام و محتوای آن را هم دریافت می کند.




نظرات کاربران