یادداشتی بر نمایش خواستگاران مهری ناز شاهدخت دیار سنگستان
خنده های بی بهانه و مسرت بخش
سعید محبی_نوروز زمان اجرای نمایش های کمدی است.نمایش هایی که خنده را بر لب های تماشاگران برویاند و ذهن ها را از هر حس بد و منفی برهاند.نوروز امسال با اجرای نمایش های مختلفی در سالن های نمایشی کشور شروع شد.چند وقتی است که تئاتر هم به اکران نوروزی روی خوش نشان داده و تماشاگران هم با استقبال خود بر این رقعه مهر تائید زده اند.عید امسال در تالار سنگلج که عنوان قدیمی ترین و با سابقه ترین تالار نمایشی شهر تهران را یدک می کشد،نمایش"خواستگاران مهری ناز شاه دخت دیار سنگستان"به کارگردانی"عطاالله کوپال"و با بازی علاقمندان و دانشجویان رشته نمایش به روی صحنه رفته است.
نوروز زمان اجرای نمایش های کمدی است.نمایش هایی که خنده را بر لب های تماشاگران برویاند و ذهن ها را از هر حس بد و منفی برهاند.نوروز امسال با اجرای نمایش های مختلفی در سالن های نمایشی کشور شروع شد.چند وقتی است که تئاتر هم به اکران نوروزی روی خوش نشان داده و تماشاگران هم با استقبال خود بر این رقعه مهر تائید زده اند.عید امسال در تالار سنگلج که عنوان قدیمی ترین و با سابقه ترین تالار نمایشی شهر تهران را یدک می کشد،نمایش"خواستگاران مهری ناز شاه دخت دیار سنگستان"به کارگردانی"عطاالله کوپال"و با بازی علاقمندان و دانشجویان رشته نمایش به روی صحنه رفته است.
نمایش کمدی خواستگاران مهری ناز شاه دخت دیار سنگستان را"صبوره رنگرز"نوشته که متنی با رعایت اصول و تکنیک های نمایش های ایرانی است.داستان نمایش در سرزمین خیالی سنگستان اتفاق می افتد.پادشاه دیار سنگستان به زودی خواهد مرد.برای اینکه فکر و ذهن پادشاه از آینده کشورش آسوده باشد،به تقلا می افتد و دخترش را وادار به ازدواج می کند تا کشورش را سر و سامان دهد.طوماری از خواستگاران رنگارنگ تهیه می شود تا مورد بررسی قرار گیرد.غافل از اینکه خواستگاران را به قول نیما چند تن ناهموار،چند تن ناهوشیار و چند تن خواب آلود تشکیل داده اند.از طرفی وزیر دربار نقشه کشیده که با وارد کردن نام پسرش به لیست خواستگاران او را به همسری دختر پادشاه در آورد و با از میان برداشتن پسر و عروس خود،حکومت را به دست گیرد.نقشه ای که به فکر شیطان هم نمی رسد.دو قصه موازی هم پیش می رود تا اینکه در انتها دسیسه وزیر رو می شود و پرونده نمایش مانند همه نمایش های کمدی با پایانی خوش بسته شود.
نمایش ما را به سفر می برد.سفری که در آن می توان با سنت ها و آداب و رسوم گذشته این مرز و بوم آشنا شد.سفری از جنس زمان.سفری مفرح در دل داستان های شیرین ایرانی با حب و بغض ها و حسادت ها.با دوستی ها و دشمنی ها.با رفاقت ها و نامردی ها.برای چنین سفری اسباب و لوازمی لازم است.یک قصه که در آن مناسبات سنتی گنجانده شود.چند شخصیت که رنگ و بوی ایرانی داشته باشند و موسیقی به مقدار دلخواه.همه اینها به همراه اسباب و لوازم دیگر لازم است تا ساعتی در تونل زمان به عفب برگردیم و مانند اسلاف خود بی دغدغه و اضطراب دنیای به شدت مادی شده امروز،کنار هم به خوشمزه گی های مردمانی بخندیم که پایه های دوران جدید را سال ها پیش پایه گذاری کردند.
خواستگاران...ساختار کلاسیک را در روایت قصه خود بر می گزیند و سعی می کند با پرهیز از بازی های امروزی نمایش های مدرن از جمله ساختار شکنی های مد شده که ذائقه تماشاگران را تغییر داده،حرف خود را در قالب همان چارچوب ها و تکنیک های سنتی بزند.سیاه نمایش های سنتی به غلام تغییر اسم داده اما تغییر ماهیت نداده.او با بداهه گویی و گنجاندن مسائل و مشکلات روز جامعه در جای جای نما یش،همان نقشی را بازی می کند که سیاه در نمایش های سیاه بازی ایفا می کند.وجدان بیدار جامعه است که مانع نقشه های شوم بد کاران و بد دلان می شود.امان از دلی که سیاه شود. با هیچ چیزی نمی توان سفیدش کرد.قطب مقابل به سرکردگی وزیر هستند که نقشه های شومی برای قهرمانان داستان کشیده اند که صد البته رسوا می شوند.البته نه از نوع خوبش که شاعر می گوید:اینهمه رسوا تو مرا خواستی/حال که رسوا شده ام،می روی.رسوا از نوع بد نامی.
خواستگاران...نمایش اجراست چرا که همه توان و انرژی خود را به کار بسته که به اجرایی استاندارد برسد و در این راستا به توفیق نسبی می رسد.کارگردان نمایش،اجرایی با رعایت قواعد زیبا شناسانه نمایش های ایرانی را مقابل چشم های تماشاگران به معرض نمایش می گذارد.اجرایی که علاوه بر رعایت اصول و قوانین منطبق با نمایش های سنتی ایرانی،دیدگاهی مدرن را هم مد نظر دارد.چنین دیدگاهی در بازی های بازیگران(عدم اغراق در لحظه های بازی)نوع طراحی صحنه(طراحی صحنه مفهومی بجای طراحی دکوراتیو)موسیقی ترکیبی(قرار دادن سازهای سنتی در کنار ادوات مدرن و ایجاد تناسب بین آنها)بخوبی مشاهده می شود.
کمدی خواستگاران...کمدی کلام است که تا حد زیادی کوشش شده در آن طرح مسائل مبتذل برای ایجاد کمدی،به حداقل برسد.بار کمدی نمایش توسط وارونه کردن موقعیت ها ایجاد شده.تکنیکی که در نمایش های ایرانی به خصوص سیاه بازی به وفور دیده می شود.در صحنه ای که وزیر و پادشاه در باره دسیسه خود برای بدست گرفتن قدرت صحبت می کنند،یا صحنه انتخاب خواستگاران برای ازدواج با مهری ناز از کمترین مزه پرانی خارج از قواعد مرسوم استفاده شده و نمایش ترجیع داده نخنداند تا اینکه با ابتذال بخنداند.
نمایش چیزی را از جایی کپی پیست نمی کند و می کوشد تا همه شوخی ها و گفته هایش اصلی باشد.کوشش در این زمینه هم در اجرا به چشم می خورد و هم در متن.در کنار این موضوع،نمایش به شدت از وارد کردن شخصیت های گذری هم اجتناب می کند.حتی سه دختری که از خودشان حرکات موزون در می کنند و و نمایش آنها را گروه بازیگران فرم می نامد هم شخصیت های گذری نیستند.هم ورودشان با دلیل و حساب شده است و هم خروج شان.
مهمترین مسئله ای که در خواستگاران... مورد تاکید قرار می گیرد،حفظ ارزش های انسانی و پرهیز از بی اخلاقی در زندگی است.ارزش هایی که شاید در دنیای امروز به دلیل توجه و تاکید بر مسائل مادی و شاخص شدن اقتصاد،به دست فراموشی سپرده و یا کم رنگ شده است.چنین رویکردی را در همان لحظه های آغازین نمایش که بوی توطئه و بر اندازی از سخنان وزیر و حکیم به گوش می رسد،می توان احساس کرد.این ایده در پیرنگ نمایش هم جای خود را پیدا می کند و در تمام طول اجرا سعی می کند آن را به عنوان تم اصلی اثر مطرح نماید.برای کسانی که به دیدن نمایش هایی با ساختار ضد قصه و قالب های بی شکل و بی معنا عادت کرده اند،البته دیدن کمدی خواستگاران ...شاید لذت بخش نباشد اما برای کسانی که به دنبال لذت بی بهانه و مسرت سرخوشانه هستند،نمایشی درگیر کننده و قابل اعتناست.
سعید محبی_ عضو کانون ملی منتقدان