در حال بارگذاری ...
چند جمله درباره نمایش «آنسوی آینه» به کارگردانی علی سرابی در تالار وحدت

قیمه ها در ماست

علی جعفری فوتمی
مهم ترین معادله ی این روزهای تئاتر چگونه پول به جیب زدن است.حتی پول درآوردن هم نه.دقیفا به جیب زدن. و آنسوی آینه نمایشی است با امکان عالی برای پول به جیب زدن.از همه توانایی هایش هم استفاده می کند.پژمان جمشیدی دارد،پر از شوخی های کلامی تئاتر آزاد است،تعمدا و پر تکرار  کلمه ویسکی را با  قهوه جایگزین می کند ،بازیگرانش  از صحبت کردن با تماشاچیان ابا ندارند و  به اندازه کافی  در سطح شناور می ماند.
پیشترها در تالار وحدت چه نمایش هایی دیده اید ؟  شکار روباه؟ خانه برنارداآلبا؟ رومئو و ژولیت؟ شازده احتجاب؟ هملت؟ ننه دلاور؟ همه را دور بریزید.در معادله ی پول درآوردن ، تالار وحدت هم اعتبار  خود را به حراج گذاشته است.حالا سن تالار وحدت  یا در اختیار نمایش های  سفارشی مناسبتی  با بودجه های تولید غیر شفاف و میلیاردی است یا در اختیار تئاتر های موزیکال  بفروش است یا به نمایش های سرگرم کننده ستاره محوری مثل آنسوی  آینه می رسد. 
هر چیزی برای خودش رسم و رسومی دارد.مثلا در تئاتر آزاد وقتی اصغر سمسارزاده روی صحنه می آید تماشاچیان برایش دست می زنند یا در همان تئاتر آزاد وقتی بازیگری متلک آبداری می گوید تماشاچیانِ از خنده روده بر شده حتما برایش دست می زنند. اینجا هم دقیقا همین اتفاق ها می افتد.همه خوشحال و کف زنانند و گروه نمایش از بقیه خوشحال تر.
پژمان جمشیدی یکی از بدترین بازی های روی صحنه اش را نشان می دهد،البته مهم نیست چون خیل تماشاچیان از تماشای بازیگر محبوبشان روی صحنه راضی اند. فوت و فن پول به جیب  زدن همین هاست بالاخره.
 بازیگرها کارشان را بلدند،دیالوگ هایشان را می گویند،متلک هایشان را می اندازند،موقعیت های خنده دار ایجاد می شود و خب همین ها کافیست. قرارنیست نمایش کسی را به اندیشه وادارد. من اسمش را ابتذال نمی گذارم اما شما اگر در به کاربردن این کلمه  اصرار دارید من جلویتان را نمی گیرم.
ابتذال واقعی از نظر من در بنیاد رودکی است،والسلام.




نظرات کاربران