گزارشی از نشست تخصصی نقد تئاتر در خانه هنرمندان
منتقد باید مسوولیت پذیر و اخلاق مدار باشد
جواد روشن- نشست تخصصی نقد تئاتر با عنوان "نقد تئاتر و شبکههای اینترنتی: آسیبها و رهآوردها" ؛ با همکاری خانه هنرمندان و دبیرخانه سی و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و با حضور پرفسور ساواس پاتسالیدیس از کشور یونان در روز یکشنبه مورخ ۳ بهمن ماه از ساعت ۱۵ تا ۱۷ در سالن استاد امیرخانی خانه هنرمندان برگزار شد.
نشست تخصصی نقد تئاتر با عنوان "نقد تئاتر و شبکههای اینترنتی: آسیبها و رهآوردها" ؛ با همکاری خانه هنرمندان و دبیرخانه سی و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و با حضور پرفسور ساواس پاتسالیدیس از کشور یونان در روز یکشنبه مورخ 3 بهمن ماه از ساعت 15 تا 17 در سالن استاد امیرخانی خانه هنرمندان برگزار شد.
در ابتدای این نشست پرفسور ساواس پاتسالیدیس به معرفی خود و سابقهی 35 سال نگارش نقد و تدریس در دانشگاه اشاره کرد و از حضورش در ایران و همکاری با کانون ملی منتقدان تئاتر ایران ابراز خوشندی نمود.
وی گفت: با اینکه نقدنویسی پیشینهای قدیمی دارد ولی هنوز به خوبی توصیف نشده و در برخورد اول احساس میشود افراد علاقه زیادی به نقد شدن ندارند. ارسطو و افلاطون این وسال را مطرح کردند که نقد چه کمکی به تئاتر و دولت میکند؟ و با گذشت بیش از 2400 سال از طرح این سوال هنوز این سوال مطرح است که نقش منتقد در مقابل جامعه چیست؟
وی ادامه داد: به نظر من نقد چیزی جدا از جامعه نیست و همواره با انسان، تاریخ و زمان خودش در ارتباط است. وقتی در مورد تئاتر مینویسیم با انسان سر و کار داریم پس مسائل اخلاقی نیز در نقد اهمیت پیدا میکند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: قبل از عصر اینترنت و گسترش ان، منتقدان قدرت زیادی داشتند در جایگاه بخشیدن به یک تئاتر، چه آن را بالا ببرند و چه آن را پایین بکشند. ولی آیا الان هم این قدرت وجود دارد؟ من حدود 35 سال در روزنامهها نقد مینوشتم و احساس میکردم قدرت دارم و الان در فضای اینترنت مینویسم. امروز هم نحوهی نوشتن من تغییر کرده است و هم مخاطبانی که این نقدها را میخوانند. در چنین شرایطی نقش یک منتقد در هدایت کردن و ترغیب کردن مخاطب برای دیدن یک تئاتر چقدر است؟
او گفت: در حال حاضر بازار در حال تغییر است و به پیروی از آن خیلی چیزها نیز تغییر میکند و منتقد باید خودش را با این شرایط هماهنگ کند. در حال حاضر گروههای نمایشی برای مطرح و معرفی کردن اثرشان راههای مختلفی دارند و با مدلهای مختلفی تبلیغ میکنند و حتی خودشان در مورد اثرشان مینویسند. در چنین شرایطی نقش منتقد چیست؟ و گروهها چقدر به حضور منتقد احساس نیاز میکنند؟ و منتقد تا چه اندازه میتواند در جامعه تاثیر بگذارد؟
وی تصریح کرد: سوال بعدی اینجاست که چقدر میشود کسانی را که در اینترنت مینویسند جدی گرفت؟ در شرایطی که هر کسی میتواند بنویسد و ادعای منتقد بودن کند، پس منتقد واقعی کیست؟
آیا عصر نقد به پایان رسیده؟
عضو کانون جهانی منتقدان تئاتر گفت: ساختار نقد نوشتن در اینترنت یک ساختار افقی است که در حال ادامه است و پایان ندارد ولی در نقد روزنامهای این ساختار عمومی است. قبلتر وقتی در روزنامه نقد مینوشتیم با گذاشتن نقطهی پایان، نقد تمام میشد ولی در فضای وب که فضا باز است و امکان نوشتن نظر و کامنت وجود دارد با اتمام نقد از طرف منتقد، کار تمام نمیشود و دیگران میتوانند نظرات خودشان را بنویسند و بحث جدیدی آغاز میشود. پس در چنین عصری، نقد کی به پایان میرسد؟ نقد در دورهی جدید مثل یک ورزش تیمی است که افراد به شکل گروهی در نوشتن و انعکاس آن سهیم هستیم.
وی در ادامه سوالهای دیگری طرح کرد و اظهار داشت: آیا عصر نقد به پایان رسیده است؟ آیا افرادی که نقدهای اینترنتی را دنبال میکنند مخاطب واقعی هستند و دغدغه دارند؟ هدف این نقدهای اینترنتی چیست؟ و به کجا قرار است برسد؟ آیا بعد از گذاشتن نظرات مختلف چیزی از خود نقد باقی میماند؟ چقدر میشود به یک فضای عمومی مثل اینترنت اعتماد کرد؟ کسی که میخواهد برای دیدن یک تئاتر برود چطور باید تصمیم درست بگیرد و دست به انتخاب بزند وقتی مثلا 200 نفر در اینترنت در مورد آن کار مینویسند؟
او گفت: الان یک مشکل اساسی وجود دارد. من قبلا برای روزنامه مینوشتم و پول میگرفتم ولی الان برای نوشتن در اینترنت کسی پول نمیدهد. رئیس من میگوید میتوانی بروی خانه یا با نوشتن نقد بخشی از جریان تئاتر باشی ! حالا این پرسش مطرح است که وقتی شما پولی برای نوشتن دریافت نمیکنید آیا تظمینی برای کیفیت مطلبی که نوشته شده است وجود دارد؟ افراد زیادی که در اینترنت مینویسند چه انگیزهای دارند؟ باید توجه کنید که در شرایط حاضر که هر کسی میتواند در اینترنت بنویسد، ساحت نقد نوشتن نیز غیرقابل محافظت است.
وی ادامه داد: البته نمیخواهم منفی باف باشم. با همه گیر شدن اینترنت خیلی چیزها در حال تغییر است و ما نیز باید صبور باشیم. دویست سال طول کشید تا نشریات به چاپ برسند و عادتهای جدیدی در ارائه اطلاعات بوجود بیاورند و مسلما برای عادت کردن به شرایط جدید نیز باید صبور بود و زمان داد تا راه و روش خودش را به درستی پیدا کند. در حال حاضر ما در دوران گذار هستیم که هنوز به شکل کامل شکل نگرفته است. دورهی پست مدرنیسمی که دارد همهی مناسباتی که از گذشته میشناسیم را تغییر میدهد و در چنین شرایطی نمیتوان یک نظر قطعی و نهایی داد.
پرفسور ساواس پاتسالیدیس گفت: از دیگر آسیبهای شرایط جدید این است که چه کسی میتواند نگارندهی یک مطلب در فضای وب را چک کند که کیست و... اصلا شاید کسی کاری را ندیده باشد ولی در مورد آن بنویسد. فضای وب دارد همه را تشویق میکند که نویسنده ، شاعر ، منتقد و .... باشند. برای همین یک منتقد دوباره باید از خودش بپرسد که شغلش چیست؟ و چه وظیفهای دارد؟
یک منتقد اول باید خودش را نقد کند
او گفت: وقتی ماشین شما خراب میشود به سراغ مکانیک میروید یا یک پزشک؟ پس چرا وقتی میخواهیم برای دیدن یک تئاتر برویم سراغ افراد حرفهای نمیرویم و نظر هر کسی را در مورد یک اثر قبول میکنیم؟
وی تاکید کرد: چیزی که اهمیت دارد مسوولیت منتقد نسبت به مردم و حرفهاش است. تئاتر همچنان به منتقد حرفهای نیار دارد و معتقدم یک منتقد حرفهای کسی است که میتواند در مورد یک کار ارزشگذاری کند. بخشهای مبهم یک اثر را کشف و برجسته کند و تنها یک منتقد حرفهای است که میتواند دوباره حوزه نقد را بسازد. در شرایط امروز نقد باید خودش را فرای نقد تعریف کند. ایدهی من این است که نوشتن یک نقد کاری آگاهی بخش و آزادانه است و برای رسیدن به چنین نقطهای یک منتقد باید اول خودش را نقد کند تا بعد بتواند دیگران را نقد کند.
او اظهار داشت: در اروپا شیوهای در حال گسترش است که نگارش نقد در حین تولید تئاتر هم فعال است و در همان پروسه تولید نیز نقش ایفا میکند. مثلا منتقد در طول تمرینات یک اثر حاضر میشود و در مورد فرایند کار نیز مینویسد. البته در یونان هیچ منتقد حرفهای نباید مستمر با یک کمپانی تئاتر کار کند. زیرا وقتی یک منتقد به شکل مستمر با یک کمپانی کار کند به مرور به آنها نزدیک میشود و دیگر قضاوت نهایی قابل اعتماد نیست.
وی تصریح کرد: وقتی منتقد به یک گروه نزدیک میشود دیگر نمیتواند خیلی صادقانه بنویسد. برای همین خود من با هیچ هنرمند و گروهی دوستی نزدیک ندارم و همیشه از بیرون به کار نگاه میکنم. و معتقدم یک منتقد نباید از یک حدی بیشتر به هنرمند و گروه تئاتر نزدیک شود و نباید اجازه داد دوستی، ما را به سمت تحلیل و نقد اشتباه ببرد. زیرا گاهی عشق باعث میشود اشتباهات را نادیده بگیریم.
او در پایان این سوال را مطرح کرد که نقش واقعی یک منتقد چیست؟ و در پاسخ اظهار داشت: منتقد یک فرد مستقل است. او از خود تئاتر میگیرد و با نوشتن نظرات و تحلیل خودش، چیزی به آن اضافه میکند. منتقد باید مقابل فرهنگ و تبلیغات عامه بایستد زیرا اگر قرار باشد منتقد به هر کاری بگوید خوب است یعنی دارد به بازاری شدن هنر کمک میکند. همچنین نقد باید بر اساس درک و دریافت خود منتقد باشد و نه کمک و تاثیر دیکران بر او.
وی ادامه داد: هیچ کسی نمیتواند و نباید به منتقد بگوید چه چیز بنویسد یا چه چیز ننویسد. البته منتقد باید منعطف باشد و خودش را در شرایطی که به سرعت و مدام در حال تغییر است، تغییر دهد و باید پذیرای این تغیرات باشد. یک نقد سوال طرح میکند و پاسخ هم میدهد.
او گفت: منتقد باید مسوولیتپذیر باشد و مسوولیت اخلاقی در مورد نوشتهاش داشته باشد. باید خوانشهای جدیدی از نمایش ارائه دهد و روی اثر ارزش گذاری کند. همچنین یک نقد باید کار آمد و قابل استفاده باشد و نقطه نظر داشته باشد. منتقد نیز باید یک ذهن آماده و خلاق داشته باشد و جرات این را داشته باشد که پای نظرش بایستد و البته منصف هم باشد.
این نشست با گپ و گفت میان حاضران در جلسه و پرفسور ساواس پاتسالیدیس به پایان رسید.
سید جواد روشن (عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران)